I Marya Ysofzay an Afghan women and Human Rights Activist living in Sweden wants to remind and inspire and speak up for voiceless people of my country.
Saturday, November 30, 2013
سلام دوستان چندیست تعدادی از عزیزان هموطن راجع به اخراج اجباری شان از سویدن با ما در ارتباط هستند. همانطور که مطلع هستید به تاریخ 6 دسامبر قرار است راه پیمایی علیه اخراج اجباری هموطنان مان صورت بگیرد,تقاضا می شود تا در این راه پیمایی شرکت نمایید. این حداقل کاریست که می توانیم انجام دهیم. STOCKHOLM: 6 december 2013 kl 15.00 Plats: Medborgarplatsen
داکتر لارین اوت فعال حقوق بشر، از سال ۱۹۹۶ در عرصههای حقوق بشر، حقوق زنان و معارف در افغانستان فعالیت میکند. لارین اوت از موسسان کمیته همبستگی افغانستان- کانادا بوده و فعلا مسوولیت برنامههای زنان کانادا برای زنان افغانستان را به عهده دارد. داکتر لارین در سال ۲۰۱۲ دکترای خود را در رشته زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه بریتش کلمبیای کانادا گرفته است و در سال۲۰۱۳ مدال الماس ملکه را بهخاطر خدمت به مردم دریافت کرده است. لارین باشنده شهر برنابی بریتش کلمبیا است، اما بیشتر وقت خود را به فعالیتهای خود در افغانستان اختصاص داده است. گفتگوی ۸صبح را با لارین در زیر میخوانید: ۸صبح: چه چیزی شما را با افغانستان پیوند میدهد؟ لارین: در سال ۱۹۹۶ هنگامی که طالبان کابل را گرفتند، من چهاردهساله بودم. من به مسایل مربوط به عدالت و حق علاقه داشتم. مادرم این را میدانست و هنگامی که مقالهای را در ونکوور سن(روزنامه کانادایی) در مورد طالبان و قوانین نافذهشان که به تحدید آزادی زنان انجامیده بود خواند، فکر کرد که این موضوع توجه مرا جلب خواهد کرد. همان بود که مقاله را از روزنامه بُرید و در اتاق من گذاشت. وقتی من از مکتب به خانه آمدم، این مقاله را خواندم و همان بود که دنیای من دگرگون گشت. من به سختی باور میکردم آنچه را میخوانم حقیقت دارد: اینکه دختران از رفتن به مکتب، زنان از کار و حتا از برآمدن از خانه منع شده بودند. من تکان خورده و عصبانی شده بودم. هیچ راهی وجود نداشت که من آنچه را خوانده بودم، فراموش کنم. من تصمیم گرفتم کاری انجام دهم، پس فراخوانی عنوانی دولتهای امریکا و کانادا و نیز سازمان ملل متحد نوشتم و از آنها خواستم تا در این کار دخالت کنند. همچنان این راهی بود که میشد کاناداییان را در باره آنچه که در افغانستان میگذرد، آگاهی داد. از آن زمان، من هیچگاهی از تلاش برای دفاع از حقوق زنان و دختران افغانستان باز نایستادهام. انسانها در همهجا شبیه به هماند. چیزهایی که ما میخواهیم همه شبیه به هماند: غذا، مسکن، صحت خوب و خوشبختی. ما دولتی میخواهیم که از ما حمایت کند و بهخاطر ارایه خدمات ابتدایی رشوه نگیرد. ما میخواهیم بدون ترس زندگی کنیم. ما میخواهیم کودکان خود را دوست داشته و آنان را به خوبی پرورش بدهیم تا انسانهای خوبی بار آیند. ما آرزوها و رویاها داریم. ما میخواهیم در آرامش و سربلندی زندگی کنیم. 8صبح: چه پروژههایی در افغانستان دارید؟ لارین: کار و فعالیت من روی حقوق بشر و آموزش استوار است. وقت خود را به دو حصه تقسیم کردهام: من بهصورت نیمهوقت بهحیث مسوول اجرایی سازمان زنان کانادا برای زنان افغانستان کار میکنم که یک سازمان خیریه است و در سال ۱۹۹۶ تاسیس گردیده است. من در سال ۱۹۹۸ بهحیث رضاکار به این سازمان پیوستم و در سال ۱۹۹۹ یک شعبه آن را در شهر ونکوور و در سال ۲۰۰۱ شعبه دیگر آن را در شهر مونتریال اساس گذاشتم. در سال ۲۰۰۳ عضو هیاتمدیره و در سال ۲۰۰۸ بهحیث عضو آن پذیرفته شدم. حال، نیم دیگر وقت خود را به مشورهدهی و رهنمایی سازمانهای خیریه دیگری چون یونیسف، بنیاد نایک Nike foundation، بنیاد بینالمللی برای انکشاف زراعتی، حقوق جهانی و غیره میگذرانم. در مورد کارهایی که سازمان زنان کانادا برای زنان افغانستان انجام میدهد، باید بگویم که همه پروژههای ما روی آموزش یعنی تعلیم و تربیه متمرکز است. ما پروژه آموزش معلمین را زیر نام «فانوس» به پیش میبریم. به کمک این پروگرام تا به حال بیش از ۴۰۰۰ معلم را در ولایات لغمان، پروان، پنجشیر و کابل تحت آموزش قرار دادهایم. ما همچنان صنوف سوادآموزی و برنامه کتابخانههای اجتماعی داریم. برنامه کتابخانههای اجتماعی که «افغانستان لولی» نام دارد، زمینه دسترسی مردم را به کتاب، بهویژه در مناطق روستایی فراهم میسازد. همچنان ما تلاش میکنیم تا هر چه ممکن است مکاتب بیشتری را با لابراتوارهای ساینسی و کتابخانهها مجهز کنیم. برای تجهیز هر مکتب ۲۵۰۰ دالر ضرورت است. تا به امروز توانستهایم در حدود ۱۵۰ مکتب را تجهیز کنیم که این رقم تا آخر ماه سپتامبر به ۲۰۰ مکتب خواهد رسید. ما دو مکتب محلی برای کودکان فقیر را نیز حمایت میکنیم که یکی آن در ولایت فاریاب و دیگر آن در کابل موقعیت دارد. کاری که من همین حالا به آن مشغولم، کار برای انکشاف لابراتوار آنلاین برای معلمین افغانستان است. این پروژه «کتابخانه درخت دانش برای مدرسین» نام دارد. ما در حدود ۱۰۰۰ منبع آموزشی برای معلمین در این کتابخانه گرد آوردهایم و هدف ما این است که همه این مآخذ و منابع به زبانهای دری، پشتو و انگلیسی در دسترس معلمین قرار گیرد. روی این منظور ما با تعدادی رضاکار که مواد مختلف مثل نصابهای درسی بیولوژی را برای معلمین ترجمه کنند، ضرورت داریم. ۸صبح: در کارهایتان در افغانستان با چه چالشهایی مواجه استید؟ لارین: جمعآوری اعانه همواره مشکلساز است. ما اهداف و برنامههای زیادی داریم، اما برای تحقق آنها به پول نیاز است. برای رفع این مشکل ما به کارهای تجاری کوچک در کابل دست یازیدیم تا نیازهای مالی خود را مرفوع سازیم. ما مهمانخانهای برای گردشگران در کابل تاسیس کردیم، جا برای تدویر کنفرانسها و میتینگها و نیز دفتر برای سایر انجوها به کرایه میدهیم. همچنان برای خدمات ترینینگ که برای سایر موسسات انجام میدهیم، پول میگیریم. مثلا IRD که یک انجو بینالمللی است، از ما خواست تا ترینینگی را در مورد حقوق زنان در ولایت نیمروز به پیش ببریم. به این ترتیب به عوض صرف اتکا به اعانهدهندگان، ما خود به کسب درآمد میپردازیم. در یکی دو جا با مخالفت در مورد ترینینگ معلمین زن مواجه شدیم. در اینگونه موارد مجبور هستیم در کارهای خود تغییراتی بهوجود بیاوریم مثل جدا ساختن معلمین زن و مرد برای تدریس. اما در کُل، کار ما مورد استقبال قرار میگیرد و مواردی بود ه که از طرف رهبران محلی برای ارایه ترینینگ دعوت شدهایم، بهویژه برای ترینینگ معلمین. بسیاری از ولسوالیها علاقهمند هستند تا معلمینشان را آموزش بدهیم. مثل همه انجوهای دیگر، ما نیز با فساد اداری و بیکفایتی در ادارات دولتی مواجه استیم. در سازمان زنان کانادا برای زنان افغانستان، ما با فساد سازش نمیکنیم. ما به سختی تلاش کردیم تا موسسهای به اساس شفافیت و حسابدهی بنا نهیم و من به این افتخار میکنم.
میمنه، مرکز ولایت فاریاب، شهر کوچکی است با مردم خونگرم و مذهبی. این شهر یک شهر مردانه است و کمتر زنی در خیابانهای آن دیده میشود. زنان در این شهر اکثرا در خانهها میباشند و یا هم به قالینبافی مشغول هستند؛ اگر زنی هم در شهر دیده شود، با جامههای سنتی ازبیکی و برقع سفید دیده میشود. در این شهر اما زنان هم زندگی، و کار میکنند و تنها نانآور خانواده خود میباشند. اگرچه این زنان از سوی جامعه به دیده شک و تردید دیده میشوند، ولی آنان به این باوراند که روزی میتوانند این سنتها را شکستانده و فضا را برای حضور زنان در جامعه بهشدت مردانه این شهر باز کنند. در شهر میمنه دو زن دکانداری میکنند و هر دو همسنوسال و یار و یاور یکدیگراند. یکی از آن دو حاضر به گفتگو نمیشود، ولی دیگرش خود را میل خال معرفی میکند و میگوید که بیش از شصت سال دارد. میل خال، زنی است بهشدت اجتماعی و با آنکه روزگار فرسودهاش کرده است ولی همیشه میخندد و خوش است. او با آنکه نه شوهر دارد و نه فرزند، اما دختری را به فرزندی گرفته است و با او روزگار میگذراند و برای او کار میکند تا خرج تحصیلش را فراهم کند. او با خوشحالی از اینکه با این گفتگو مشهور خواهد شد و خریداران بیشتری به دکانش مراجعه خواهد کرد، میگوید: «در تمام شهر میمنه تنها دو نفر زن دکاندار است و ما فقط صنایع دستی زنان را بهفروش میرسانیم.» از او در مورد برخورد مردم پرسیدم، با کمی خنده گفت: «برای مردم خیلی جالب است که زنان دکانداری میکنند بعضیها خوش میشوند، ولی بعضیها تعجب میکنند و میگویند وای زنان را ببین که کار میکنند.» او با خندهای که از روی تلخی روزگار است میگوید: «بعضیها کمعقل استند و به ما میگویند که شما زن استید!؟ من با خنده برایشان میگویم بیایید ببینید که ما زن استیم یا چیز دیگر.» میل خال، از اینکه برای زنان کار میکند و برخی از زنان و دختران میتوانند از دکان او با خاطر آرام خرید کنند، خوش است و میگوید: «برای زنها خیلی جالب است و زمانیکه به دکان ما میآیند احساس آرامش میکنند و با خیال راحت خرید کرده میروند. آنان میگویند کاش که زنان زیادی دکانداری کنند.» از میل خال در مورد خانواده و شوهرش پرسیدم که با تلخی گفت: «اولاد ندارم و شوهرم را طالبان به قدری لتوکوب کردند که فشارش رفت بالا و گنگ شد و چهار سال مریض در خانه خوابید و بعدش مرد.» میل خال از زمان طالبان هیچ دل خوشی ندارد و از آن روزگار به تلخی یاد میکند: «طالبان شوهرم را زدند که تو قوماندان استی و باید سلاحهایت را تحویل بدهی و او مریض شد و چهار سال تمام تداویاش کردم، ولی خوب نشد و تمام مال خانهام هم در مریضی او رفت تا که مرد.» میل خال گفت: «هیچ اولاد ندارم و تنها یک دختر را فرزندی گرفتهام و با او زندگی میکنم؛ دخترم صنف دوم فاکولته است و من باید خرج فاکولتهاش را بدهم.» او در مورد دکانش و اینکه کالاهای دکان از کجا است میگوید: «تمام چیزهایی که ما میفروشیم، کار زنها است و از ولسوالیهای المار، قیصار، پشتونکوت و امامصاحب برای ما میآید.» او افزود: «لباس، شال، گلیم، لباسهای طفلانه و یخندوزی را میفروشیم و کار ما خوب است.» میل خال از دولت و مقامهای محلی فاریاب بهویژه از ریاست امور زنان این ولایت شاکی است و میگوید که هیچ کس خبر آنان را نگرفته است. او گفت: «دولت هیچگونه کمکی برای ما نکرده است و حتا رییس امور زنان به دکان ما نیامده است که کار ما را ببیند چی رسد به کمک.» او ادامه داد: «اگر دولت برای دیگران و در جاهای دیگر کمک هم کرده باشد، من خبر ندارم، ولی برای ما و زنانی مثل ما هیچ کمکی نکرده است ما فقط میخواهیم که دولت برای ما زمینهی کاری خوب را فراهم کند.» دختر فرزندی میل خال، طاهره نام دارد و دانشجوی دانشگاه فاریاب است. او از اینکه مادری به مهربانی میل خال دارد خیلی خوش است. طاهره میگوید: «مادرم از یک مادر اصلی هم زیادتر مرا دوست دارد و همیشه میگوید که درس بخوان و در آینده یک چیزی باش او خوش دارد که من خودم کار کنم و محتاج کسی نباشم.» طاهره افزود: «عاید مادرم اگرچه کم است و ماهانه ۵۰۰۰ افغانی میشود، ولی برای ما کافی است و همین که گدایی نمیکنیم خوش استیم.» طاهره آرزو دارد که پس از ختم تحصیل معلم شود و در کنار مادرش زندگی کند. آخرین آرزوی میل خال، اما این است که تمام جوانان به آرزوی خود برسند و او باایمان از دنیا برود.
نوازشریف وارد کابل شد نواز شریف، نخست وزیر پاکستان به درخواست حامدکرزی رئیس جمهورکشورمان قبل از ظهر امروز(شنبه) با هیات همراهش وارد کابل شد. به گزارش خبرگزاری خاورمیانه، نخست وزیر پاکستان در این سفرش ضمن دیدار با رئیس جمهورکرزی در یک نشست مشترک خبری با کرزی نیزحضور پیدا خواهد کرد. همچنین قرار است آقای نوازشریف با رئیس و اعضای شورای عالی صلح افغانستان نیز دیدار دیدار و گفت وگو های در باره ایجاد صلح، همکاری پاکستان و مبارزه با تروریزم در افغانستان داشته باشند.
Friday, November 29, 2013
مسوولان پولیس بغلان گفته اند، این مرد روز دوشنبه نواسه و عروسش را به قتل رسانیده است، اما دلیل قتل هنوز مشخص نیست. پولیس همچنان از گرفتاری قاتل خبر داده و گفته است که در مورد چگونگی این قتل تحققات را اغاز کرده اند. تاکنون دلیل این قتل مشخص نیست، اما قاتل را بازداشت کرده اند. درهمین حال یک خبر دیگر از ولایت لوگر حاکی از آن است که صبح روز دوشنبه دو زن در ولسوالی بره کی برک این ولایت در یک درخت حلقاویز شده اند. پولیس گفته است این خانم به صورت برهنه بر یک درخت آویخته شده اند. ولسوال بره کی برگ به رسانه های محلی گفته است، تا کنون مشخص نیست که این خانم ها به چی دلیل و توسط که کشته شده اند، اما پولیس تلاش دارد عاملان این قضیه را شناسایی و بازداشت کند.
عامل انتحاری مواد انفجاری را در کلاه خود جاسازی کرده بود و پس از بازرسی توسط محافظان حمیدالله توخی، وارد خانه او شده و خود را منفجر کرده است. حمله انتحاری در خیابان سوم محله بهارستان، از نواحی مسکونی شهر کابل، حوالی ساعت چهارونیم عصر به وقت محلی اتفاق افتاده است. تا هنوز مسئولیت این رویداد را فرد و یاهم گروهی به عهده نگرفته است.
محمد سالم منشی ولسوال المار ولایت فاریاب در شمال افغانستان، تایید کرد که به دلیل تشدید نا امنی در این ولسوالی بیش از ۶۰۰ خانوار از این ولسوالی به مناطق دیگر کوچ کردهاند. مطالب مرتبط شش کارمند یک سازمان فرانسوی 'توسط طالبان کشته شدند' تحصن اهالی فاریاب در اعتراض به درج نشدن قومیت در شناسنامه الکترونیک 'ناآرامی در فاریاب تلفات سنگینی بجا گذاشته است' موضوعات مرتبط امنیت افغانستان آقای منشی افزود که المار اخیرا خیلی نا امن شده و فعالیت "دشمن" دراین ولسوالی افزایش یافته است. او افزود که مهاجران به روستاهای همجوار و شهر میمنه مرکز ولایت فاریاب نقل مکان کردهاند. عبد القدوس قلیج رئیس ریش سفیدان ولایت فاریاب نیز درباره افزایش ناامنی در این ولایت به بیبیسی گفت که فاریاب از یک ماه گذشته نا امن شده است. او می افزایند که اکنون اطراف شهر میمنه مرکز ولایت فاریاب نیز نا امن است و از جمله دو روز پیش شش نفر که آموزش عالی داشتند در نزدیکی شهر به قتل رسیدند. به گفته عبدالقدوس قلیج، هر روز مردم در این ولایت در سوگ عزیزان خود مینشینند. آقای قلیج تاکید کرد که یکی از دلایل اصلی این ناامنی تلاش نیروهای مخالف برای متوقف کردن ساخت و تکمیل جاده حلقوی (کمربندی) افغانستان است. جاده حلقوی افغانستان که از ولایت فاریاب میگذرد ولایتهای شمالی را به غرب افغانستان وصل میکند جاده حلقوی (کمربندی) افغانستان که از ولایت فاریاب می گذرد ولایتهای شمالی افغانستان را به ولایت هرات در غرب این کشور وصل می کند. او افزود: "غفلت نیروهای امنیتی نیز بخشی از مشکلات در این ولایت است. این مسئولین یا امنیت را در این ولایت باید تامین کند و یا اینکه فاریاب را ترک کنند." آقای قلیج هم تایید کرد که در حدود ۶۰۰ خانوار از ولسوالی المار به ولسوالی همجوار و به مرکز شهر میمنه مهاجرت کرده اند. رحمت الله ترکستانی رئیس شورای ولایتی فاریاب نیز با اشاره به افزایش نا امنی در این ولایت گفت که اکنون مردم در ۵۰۰ متری شهر میمنه توسط نیروهای مخالف مسلح دولت کشته میشوند و چند روز قبل نیز یک مهندس راهسازی در نزدیگی پاسگاه پلیس این شهر توسط شورشیان کشته شد. "بر اساس اظهارات مردم، فرمانده پلیس این ولایت در زمان طالبان یکی از مسئولان این نیروها بوده و اکنون نیز مردم مشکوک هستند که این ارتباط ادامه داشته باشد" ترکستانی او میافزاید که افزایش نا امنی به دلیل بی کفایتی مسئولان امنیتی است. آقای ترکستانی مدعی است که بر اساس اظهارات مردم فرمانده پلیس این ولایت در زمان طالبان یکی از مسئولان این نیروها بوده و اکنون نیز مردم مشکوک هستند که این ارتباط ادامه داشته باشد و در خیلی از ولسوالیها نیز او واحدهای پلیس محلی را منحل کرده و اکنون اوضاع امنیتی هر روز بدتر از روز قبل می شود. نبی جان ملاخیل فرمانده پلیس ولایت فاریاب نیز درباره افزایش نا امنی در این ولایت گفت که افزایش نا امنی کار دشمنان مردم افغانستان و شایعه های وجود دارد که افرادی که منافع شخصی آنان در خطر است دست به این کارها میزنند. او افزود که پلیس به تنهایی نمی توانند تمام ساحه وسیع ولایت فاریاب را تحت پوشش قرار دهد. ولی این نیروها شب و روز در خدمت مردم بوده و در زمینه تامین امنیت کم کاری نمیکند. ولایت فاریاب در شمال افغانستان دارای ۱۴ ولسوالی و حدود دو میلیون جمیعت دارد.
محمد رسول کوچی عضو شورای صلح ولایت زابل و از بزرگان قوم کوچی این ولایت از سوی مردان مسلح ناشناس ترور شده است. زابل از ولایت های ناآرام کشور است که هرازگاهی شاهد خشونت های گسترده بوده است زابل از ولایت های ناآرام کشور است که هرازگاهی شاهد خشونت های گسترده بوده است دفتر والی زابل با نشر خبرنامه ای گفته که این رویداد عصر روز گذشته در شهر قلات مرکز ولایت زابل رخ داده است. آقای کوچی زمانیکه می خواست از ساختمان خانه جدیدش در شهرنو قلات دیدن کند مورد تیراندازی مردان مسلح قرار گرفت و در همانجا کشته شد. هنوز علت و عاملان این تیراندازی شناسایی نشده اما دفتر والی زابل گفته است که ماموران امنیتی تحقیقات پیرامون چگونگی وقوع این رویداد و شناسایی عاملان را آغاز کرده اند. حاجی محمد رسول کوچی از چهره های جهادی و رییس پیشین شورای صلح زابل بوده است. او نماینده قوم کوجی های زابل بود و در یازده سال گذشته همواره در سیاست گذاری های ولایت زابل نقش برجسته ای داشته است. زابل از ولایت های ناآرام کشور است که هرازگاهی شاهد خشونت های گسترده بوده است. با این حال، محمد اشرف ناصری والی زابل ترور محمد رسول کوچی را محکوم کرده و گفته است که دشمنان مردم افغانستان طرفدار آوردن صلح در زابل نیستند. اگر چه آقای ناصری از کدام فرد و یا گروه خاصی در ترور این عضو شورای صلح نام نبرده است اما مقامات حکومت افغانستان اصلاح دشمنان مردم افغانستان را بیشتر به گروه طالبان نسبت می دهند. گروه طالبان تا هنوز در مورد این رویداد چیزی نگفته است.
سید حامد اقتدار و ریحانه یوسف تمنا دو زوج افغانی که از سوریه فرار کرده اند، می گویند که در دو طرف جنگ سوریه افغان ها حضور گسترده دارند و می جنگند. آقای اقتدار به خبرگزاری بخدی گفت: "هزاران افغان در دو طرف جنگ سوریه حضور دارند و از زمان شروع جنگ در این کشور، ده ها تن آنان کشته و یا هم زخمی شده اند." خبرنگار فراری افغان از سوریه می گوید که عده ای از افغان ها در بدل پول زیاد از ایران، و عده دیگری از افغان ها از افغانستان از سوی شماری از احزاب برای جنگ به سوریه اعزام شده اند خبرنگار فراری افغان از سوریه می گوید که عده ای از افغان ها در بدل پول زیاد از ایران، و عده دیگری از افغان ها از افغانستان از سوی شماری از احزاب برای جنگ به سوریه اعزام شده اند به گفته اقتدار، برخی این افغان ها در بدل پول می جنگند و دسته دیگر آنان به شکل ایدیولوژیک در جبهات جنگ سوریه حضور دارند. سید حامد اقتدار یک سال و نیم بدین سو و خانمش ریحانه یوسف تمنا نزدیک به شش سال در دمشق زندگی می کردند و علاوه بر شبکه های خبری کانادایی با خبرگزاری بخدی در سوریه نیز همکاری داشتند. خبرهای ارسالی این دو زوج خبرنگار و شاعر از سوریه بارها در خبرگزاری بخدی نشر شده است. حامد اقتدار می گوید که دسته ای افغان ها از ایران در بدل دریافت پول هنگفت وارد سوریه شده و سلاح برداشته اند و برخی دیگر آنها از افغانستان و از سوی شماری از احزاب جهادی به جبهات جنگ سوریه اعزام شده اند. اقتدار می گوید که حزب افغان ملت افغانستان بیشترین افغان ها را به جبهات جنگ سوریه اعزام کرده است. او گفت: "یک افغان مقیم سوریه و از چهره های جهادی افغانستان، از ایران به صورت انبوه جنگ افزار به سوریه وارد می کرد و بیشتر این جنگ افزار را در اختیار افغان های قرار می داد که علیه مخالفان بشار اسد می جنگیدند." فرار از دمشق اقتدار و خانمش می گوید که آنها پس از اینکه جنگ در دمشق شدت گرفت منطقه سیده زینب محل زندگی شان را ترک کرده و به سوی حلب فرار کردند. به گفته این دو زوج جوان، نبود آب آشامیدنی و غذا، زندگی برای باشندگان دمشق را سخت و دشوار کرده بود. سید حامد می گوید که ساعت ها برای دریافت آب آشامیدنی در صف طویل منتظر می ماندند و مخالفان راه های مواصلاتی به دمشق را بسته بودند. به گفته خانم یوسف تمنا ماموران وفادار به بشار اسد به این سبب که در میان جنگجویان مخالف حکومت بیشتر شهروندان افغانستان هستند، آنها را در نزدیک شهر حلب بازداشت کردند و برای چهل و پنج روز آنها در بازداشت حکومت بشار اسد قرار داشتند. سید حامد اقتدار می گوید که شماری از جنگجویان چچن و کشورهای عربی که در جبهات جنگ سوریه حضور داشتند، پاسپورت های افغانستان داشتند. سید حامد اقتدار می گوید که شماری از جنگجویان چچن و کشورهای عربی که در جبهات جنگ سوریه حضور داشتند، پاسپورت های افغانستان داشتند. این دو زوج می گویند که شاهد خشونت های فزاینده از جمله سربریدن و به رگبار بستن افراد در دمشق بوده اند که بیشتر از سوی مخالفان بشار اسد صورت می گرفته است. خرید و فروش پاسپورت های افغانستان سید حامد اقتدار می گوید که شماری از جنگجویان چچن و کشورهای عربی که در جبهات جنگ سوریه حضور داشتند، پاسپورت های افغانستان داشتند. اقتدار می گوید که او چند عرب را با پاسپورت های افغانستان دیده است. به گفته او پاسپورت سفید افغانستان در سوریه خرید و فروش می شود و این پاسپورت ها به شکل آسان در بازار "سیاه" پیدا می شد. شکنجه شماری از مخالفان دولت بشار اسد و افرادی که بخاطر سوء ظن در بازداشت حکومت سوریه قرار دارند، به شدت شکنجه می شوند. سید حامد اقتدار می گوید که ماموران حکومت بشار اسد، او را نیز شکنجه کرده اند. به گفته اقتدار، ماموران دولت سوریه او را مورد ضرب و شتم قرار داده و سر او را بارها به دیوار کوبیده اند. افغان های مقیم سوریه سیدحامد اقتدار می گوید که از دو تا سه هزار فامیل افغان در دمشق زندگی می کردند که بیشتر آنها مالکان هوتل و دوکان بودند. اقتدار افزود که افغان های مقیم دمشق اقتصاد و امکانات خوبی داشتند که در جنگ سوریه تمامی سرمایه های آنها به نحوی از بین رفته است. بازار گرم قاچاق انسان در سوریه این دو زوج جوان می گویند که بازار قاچاق انسان از دمشق و دیگر مناطق سوریه گرم بود. سید حامد اقتدار می گوید که آنها برای خارج شدن از دمشق و عبور از منطقه ای که هفت ساعت راه بوده، برای قاچاقچیان یک هزار دالر امریکایی پرداخت کرده اند. اقتدار گفت: "هزاران نفر شب هنگام از دمشق خارج می شوند و قاچاقچیان انسان که با جنگجویان و جبهات جنگ آشنا هستند، از هر نفر 700 تا 1000 دالر پول می گیرند تا آنان را از مناطق جنگی خارج کنند." نبود کلینک ومراکز صحی خانم ریحانه یوسف تمنا زمانیکه از دمشق خارج شد، هفت ماهه باردار بوده است و طفل او در ترکیه بدنیا آمده است. ریحانه می گوید که او مسیر هفت ساعت از دمشق تا حلب را به این سبب که باردار بوده به مدت 45 ساعت طی کرده است. به گفته ریحانه در مسیر که او پیموده، بیمارستان، کلنیک و هیچ مرکز صحی وجود نداشت. ریحانه گفت: "ما مسیر که 7 ساعته را در 45 ساعت طی کردیم، راه خیلی خطرناک بود در حلب در هر نیم ساعت یک بمب انفجار می کرد و امنیت در آنجا وجود نداشت." به گفته ریحانه، بیشترین داکتران و متخصصان و انجنیران از دمشق به ترکیه و اروپا فرار کرده اند.
Thursday, November 28, 2013
مقام های محلی در ولایت شمالی بغلان می گویند که یک خانم و یک پسر جوان در این ولایت به اتهام داشتن روابط نامشروع کشته شده اند. مقام های محلی در ولایت شمالی بغلان می گویند که یک خانم و یک پسر جوان در این ولایت به اتهام داشتن روابط نامشروع کشته شده اند. مقام های محلی در ولایت شمالی بغلان می گویند که یک خانم و یک پسر جوان در این ولایت به اتهام داشتن روابط نامشروع کشته شده اند. این مقام ها می گویند که این خانم و پسر جوان در ولسوالی نهرین ولایت بغلان کشته شدند. عبدالغنی، قوماندان امنیه ولسوالی نهرین با تایید این رویداد به خبرگزاری گفت که شب گذشته گزارش هایی به دست پولیس رسید که یک خانم و یک پسر جوان در این ولسوالی کشته شده اند. او می گوید که پولیس به محل حادثه رفته تا چگونگی وقوع این رویداد را بررسی کنند. قوماندان امنیه ولسوالی نهرین می گوید که تحقیقات ابتداییه نشان داده که این خانم و پسر جوان به اتهام برقراری رابطه جنسی نامشروع از سوی خانواده خانم کشته شدند. همچنان شاهدان عینی می گویند که خانواده خانم کشته شده، این پسر و خانم را در حین برقراری ارتباط جنسی یافته و سپس هر دوی آنها را به ضرب گلوله کشته اند. گفته شده که بعد از این حادثه، پولیس پدر خانم کشته شده که صوفی عنان نام دارد را بازداشت می کند. از سویی هم عبدالستار صافی، ولسوال ولسوالی نهرین وقوع این رویداد را تایید کرده و می گوید که این حادثه شب گذشته رخ داده است. او می گوید، خانم و پسری که به اتهام داشتن روابط نامشروع کشته شده اند، بابانو و نور احمد نام داشته اند. به گفته ولسوال ولسوالی نهرین، بابانو دو فرزند دارد و پیش از این نیز از خانه فرار کرده بود. به گفته او، نوراحمد نیز سیزده ساله بوده است. با این حال آقای صافی، ولسوال ولسوالی نهرین وقوع این گونه حوادث را اختلافات خانوادگی و پایین بودن سطح اگاهی مردم عنوان کرده است. مقام های محلی در بغلان می گویند که، این دومین رویداد خشونت خانوادگی در ولسوالی نهرین است. به گفته ولسوال والسوالی نهرین، دو ماه پیش نیز یک دختر به اسم پلوشه از مربوطات حوزه ششم امنیتی پولیس شهر کابل از سوی آدم ربایان ربوده شد و در ولسوالی نهرین به قتل رسید. به گفته مقام های امنیتی قاتلین پلوشه از سوی ماموران امنیتی بازداشت و در زندان به سر می برند.
مقام های محلی در ولایت ننگرهار در شرق کشور می گویند که در دو انفجار پی در پی در این ولایت بیش از ده غیر نظامی کشته و زخمی شده اند. مقام های محلی در ولایت ننگرهار در شرق کشور می گویند که در دو انفجار پی در پی در این ولایت بیش از ده غیر نظامی کشته و زخمی شده اند. مقام های محلی در ولایت ننگرهار در شرق کشور می گویند که در دو انفجار پی در پی در این ولایت بیش از ده غیر نظامی کشته و زخمی شده اند. احمد ضیا عبدالزی، سخنگوی والی ننگرهار با تایید این رویداد به خبرگزاری بخدی گفت: "حوالی ساعت ده صبح امروز دو انفجار پی در پی در این ولایت رخ داد که در نتیجه آن سه نفر کشته و بیش از ده تن دیگر زخمی شده اند." آقای عبدالزی می گوید که این دو انفجار در قریه موسوم به امر خیل و از مربوطات ولسوالی ارچی ولایت ننگرهار رخ داد. به گفته سخنگوی والی ننگرهار، انفجار اول زمانی رخ داد که یک موتر مسافر بری نوع سراچه با ماین کنار جاده برخورد کرد و انفجار دوم درست بعد از اینکه مردم برای کمک به زخمی های انفجار اول در محل حادثه جمع شده بودند به قوع پیوست. او تاکید کرد که در این انفجارها 3 نفر کشته و ده تن دیگر زخمی شدند. ننگر هار در شرق کشور از ولایت های نبستا امن کشور به شمار می رود که اخیرا شاهد ناآرامی هایی بوده است. گفته شده که در چند هفته اخیر فعالیت شورشیان در این ولایت شدت یافته است. پیشتر نیز بر اثر انفجار یک بمب در ناحیه چهارم شهر جلال آباد، مرکز ننگرهار سه غیر نظامی کشته و یک پولیس ملی زخمی شد. با این حال سخنگوی والی ننگرهار تاکید می کند که کشته و زخمی های دو انفجار صبح امروز غیر نظامیان هستند. در همین حال حاجی ملنگ شینواری، عضو پیشین مردم ننگرهار در ولسی جرگه به خبرگزاری بخدی گفته است که در انفجار های پی در پی صبح امروز چهار نفر کشته و بیش از پانزده تن دیگر زخمی شده اند. او گفت: "کسانی که صبح امروز این ماین ها را انفجار داده از سوی باشندگان ولسوالی ارچی دستگیر شده اند." به گفته او، عاملان این انفجار ها دو تن بوده که یکی از آنان باشنده اصلی ولسوالی ارچی و دیگری باشنده ولسوالی حصار شاهی ولایت ننگرهار هستند. مقام های امنیتی ولایت ننگرهار تاکنون در این مورد اظهار نظری نکرده اند. از سوی دیگر یک تن از سران قومی ولسوالی ارچی به خبرگزاری بخدی گفت که در انفجارهای صبح امروز در این ولسوالی چهار نفر کشته و 19 تن دیگر زخمی شدند. تاکنون فرد یا گروهی مسوولیت این رویداد را بر عهده نگرفته است.
Wednesday, November 27, 2013
به گفته پولیس روسیه، این هفتصد نفر از بازار ساداود در مربوطات شهر مسکو، پایتخت روسیه بازداشت شده اند. تاکنون علت اصلی بازداشت مهاجران مشخص نشده اما گفته می شود که آنان به صورت غیر قانونی در روسیه زندگی و کار می کردند. دولت روسیه به تازگی برنامه ای را راه اندازی کرده که بر اساس آن تمامی مهاجرانی که به صورت غیر قانونی زندگی و یا کار می کنند بازداشت و سپس از روسیه خارج خواهند شد. طبق قوانین روسیه، مهاجرین در این کشور برای کار باید اسناد معتبر قانونی را داشته باشند. بر اساس این قوانین، در صورتی که مهاجران خارجی قوانین اقامت و کار این کشور را نقض کنند، با آنان برخورد قانونی خواهد شد و پس از صدور حکم دادگاه، آنان از روسیه خارج می شوند. به گزارش افغانستان رو، سرگئی سابیانین شهردار مسکو، یک هفته پیش اعلام کرده بود که از آغاز سال جاری تا کنون بیش از 13 هزار مهاجر خارجی غیر قانونی از روسیه اخراج شده اند. گفته شده که این اقدامات پولیس مسکو، به دنبال کشته شدن یک جوان روسی به دست یک تبعه آذربایجانی مقیم این کشور روی دست گرفته شده است. با این حال بر اساس آمارهای ارایه شده، در سال جاری 42800 تبعه خارجی که قوانین روسیه را زیر پا کرده بودند از سفر به این کشور منع شده اند. مقام های روسی می گویند که حدود 12 میلیون تبعه خارجی، در روسیه بسر می برند و حدود سه تا پنج میلیون آنان بدون مدرک هستند.
در عقب سیمهای خار دار گوانتانامو چی می گذرد ؟ زندان گوانتانامو یکی از مخوف ترین زندانهای است که بعداز سال ۲۰۰۱ امریکا در خلیج گوانتانامو در جنوب شرقی جزیره کوبا ایجاد کرده است و تعداد زیادی از این زندانیان از شبکه های مرتبط به القاعده از افغانستان و پاکستان است اگرچه باراک اوباما در دومین روز وردوش به کاخ سفید دستور مسدود ساختن این زندان را صادر کرد ولی این زندان تا هنوز آغوشش به روی زندانیان باز است . به گزارش خبرگزاری خاورمیانه، سرویس اطلاعات مرکزی امریکا (سیا) با استفاده از یک تاسیسات مخفی در زندان گوانتانامو شماری از بازداشت شده گان را برای جاسوسی و کار به دولت این کشور تعلیم میداده است. مقامات کنونی و سابق امریکا به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفتهاند، این طرح که که پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ آغاز شد، در مجتمعی به نام «پنی لین» که تنها چند صد یارد از دفاتر اداری زندان خلیج گوانتانامو فاصله دارد انجام شده است. مقامات در ادامه افزودند که ظاهرا این طرح سبب شده است سازمان سیا «بسیاری» از عاملان القاعده را پیدا کند و بکشد. به گزارش آسوشیتدپرس، بر خلاف دیگر بخشهای زندان گوانتانامو که بازداشتیان در آن مورد «روشهای سخت بازجویی» قرار میگیرند، در درون بازداشتگاه پنی لین، تختهای راحت، آشپزخانه خصوصی و حتی مجلات و فیلمهای مستهجن در اختیار کسانی که آن را طلب کنند، قرار میگرفت. سازمان سیا در عوضِ امضای قراردادها برای کمک به عملیات «ضد تروریسم در امریکا» به زندانیان پرداخت مبالغ میلیون دلاری از حساب بانکی مخفی این سازمان را وعده میداد. هنوز مشخص نیست که هر زندانی به طور دقیق چه مبلغی دریافت کرده است. افزون بر پیشنهاد مبالغ کلان، سازمان سیا از دیگر تاکتیکها برای بدل کردن زندانیان به جاسوس بهره میگرفت. آنان به شماری از زندانیان وعده دادند که خانوادههایشان در امان خواهند بود و تعدادی دیگر را با تهدید کودکانشان مجبور به همکاری کردند. به گفته یکی از مقامات، شماری از اطلاعات ارائه شده از سوی این جاسوسها در انجام حملات از سوی پهپادهای تروریست امریکا به عاملان القاعده مورد استفاده قرار گرفت. شماری از زندانیان در نهایت، پس از آزادی همکاری با سازمان سیا را متوقف کردند. یکی از مقامات به آسوشیتدپرس گفت که نیروهای القاعده به طرح امریکا برای زندانیان گوانتانامو شک برده بودند و در یک مورد نزدیک بود جاسوس این سازمان را شناسایی کنند. مقامات درگیر در این برنامه، که در سال ۲۰۰۶ پایان یافت، اعلام کردند بزرگترین ترسشان این بود که زندانیان به واسطه حمله به امریکاییها و یا افشای اینکه از سیا پول گرفتهاند، نقشه را بر آب دهند. ۱۶۴ تن که در جریان عملیاتهای «ضد تروریسم» ارتش امریکا دستگیر شدند اکنون در بازداشتگاه گوانتانامو واقع در جنوب کوبا به سر میبرند. اکثر این زندانیان بدون هیچ گونه اتهام و یا محاکمهای برای مدت بیش از یک دهه در این زندان هستند.
گزارش یک گروه حقوق بشری خاطرنشان میکند که زنان در سوریه به طور فزایندهای هدف آزار و اذیت و شکنجه نیروهای دولتی و شورشیان قرار میگیرند. در کلیک گزارش شبکه حقوق بشر یورو مدیترینین (EMHRN) آمده است که از زمان آغاز درگیریها در سوریه در ماه مارس ۲۰۱۱، شش هزار زن مورد تجاوز قرار گرفتهاند. مطالب مرتبط بیش از 'یازده هزار' کودک در بین کشتهشدگان درگیریها در سوریه سوریه: خشم و ماتم در دمشق فرمانده ارتش آزاد سوریه: در مذاکرات ژنو شرکت نمیکنیم موضوعات مرتبط گزارش و تحلیل، سوریه سخنگوی این گروه حقوق بشری گفته است که این زنان از نظر اجتماعی بیآبرو شده و در اغلب مواقع مجبور به فرار از خانه و کاشانه خود شدهاند. این گزارش خاطرنشان میکند که زنان هدف تک تیراندازان قرار میگیرند و به همراه فرزندانشان به عنوان سپر انسانی استفاده می شوند. این گزارش خاطرنشان میکند که زنان سوریه اغلب هدف بازداشتهای خودسرانه قرار گرفته و پس از ربوده شدن در مراکز دولتی تحت انواع شکنجه قرار میگیرند. این گزارش میگوید که زنان سوری به دلیل روابط خود با مخالفان یا وابستگان دولت، مورد استفاده قرار میگیرند. گزارش شبکه حقوق بشر یورو مدیترینین خاطرنشان میکند که ربودن زنان به یک استراتژی برای تبادل زندانیان و یا انتقامگیری تبدیل شده است. همچنین تجاوز و تجاوز دستهجمعی به زنان سوری باعث شده که این زنان منزوی شوند. چنین اقداماتی منجر به انزوای اجتماعی آنها در اجتماع شده که در نهایت باعث میشود این زنان از خانه و زندگی خود فرار کنند. از زمان شروع ناآرامیها در سوریه، بیش از یکصد هزار نفر کشته شدهاند. بیش از دو میلیون نفر از مردم سوریه نیز به دلیل خشونتها از کشور فرار کردهاند
Tuesday, November 26, 2013
Monday, November 25, 2013
۲۱دادگاه صحرایی طالبان در ولسوالی خاک سفید فراه در جریان ۸ ماه گذشته در ولسوالی خاک سفید ولایت فراه، ۲۱ واقعه ی دادگاه صحرایی صورت گرفته است. به گزارش خبرگزاری خاورمیانه، مقامات محلی در فراه میگویند: این محکمه ها که کاملا غیر قانونی میباشند؛ بیشتر از سوی طالبان در نقاط نسبتا دور و دشوار ولسوالی خاک سفید صورت گرفته است. حاجی عبدالخالق، ولسوال خاک سفید گفت: این ۲۱ محکمه ی صحرایی بیشتر در روستاها و مناطق دور دست در غرب و جنوب این ولسوالی روی داده که در طی آن شماری از زنان هم مورد محاکمه قرار گرفتند. او گفت: در این اواخر دیده شده که افراد زیادی نیز به دادگاه های طالبان برای حل مشکلات خود رجوع میکنند و بیشتر این آمار مربوط به جنایات قاچاقچیان مواد مخدر میباشد. آقای عبدالخالق میافزاید: در آخرین مورد در هفته ی گذشته، یکتن از افراد که برادرش یک سمت دولتی را داشته از سوی طالبان دستگیر و پس از محاکمه ی صحرایی، تیرباران شده است. او میگوید این فرد به هیچ عنوان خطایی را مرتکب نشده بود و بدون هیچ دلیلی محکوم به مرگ گردید. گفته شده که در طی امسال ۵ واقعه ی سر بریدن و ۱۶ واقعه ی تیرباران در نتیجه ی محاکم صحرایی طالبان صورت گرفته است. ولسوال خاک سفید در کنار این بیان کرد: در بسیاری از موارد نیز دیده شده که طالبان پس از خوانش حکم، افراد را در بدل مقدار هنگفتی پول رها کرده اند. بنا بر صحبتهای وی، هدف اصلی طالبان از این اقدامات ایجاد رعب و وحشت در میان مردم برای تبعیت از آنان میباشد. این مقام محلی در ولایت فراه همچنان از عموم ارگانهای امنیتی خواهان این است تا یک عملیات نظامی سرتاسری در این ولسوالی راه اندازی کرده تا پس از این مردم خاک سفید شاهد چنین رویدادهایی نباشند. این گفته ها در حالی است که طالبان برگزاری محاکم از سوی خود را اجرای قوانین شرعی و اسلامی عنوان میکنند.
کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان از افزایش ۲۵ درصدی خشونت با زنان در شش اول امسال نسبت به زمان مشابه در سال گذشته خبر داده است. این کمیسیون به مناسبت ۲۵ نوامبر، روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان، در کلیک گزارشی نوشته که در نیمه نخست امسال، ۴۱۵۴ مورد خشونت علیه زنان در سراسر این کشور ثبت شده است. مطالب مرتبط زنان نارنجی پوش افغان: خیابان آزاری دیگر بس است زنان افغانستان و نطفه عقیم جنبشهای هویت محور موضوعات مرتبط جامعه افغانستان بر اساس این گزارش، این آمار در شش ماه نخست سال ۱۳۹۱ به ۳۳۳۱ مورد رسیده بود که آمار تازه افزایش ۲۴.۷ درصدی را نشان میدهد. آمار خشونت با زنان در ۶ ماه اول امسال نوع خشونت موارد ثبت شده خشونت فیزیکی ۱۲۴۹ خشونت زبانی و روانی ۹۷۶ خشونت اقتصادی ۸۶۲ خشونت جنسی ۲۶۲ سایر خشونتها ۸۰۵ منبع: کمیسیون حقوق بشر کمیسیون حقوق بشر این افزایش را "تکاندهنده" خوانده و افزوده که هنوز هم "معافیت از مجازات" در برابر خشونت علیه زنان وجود دارد. در گزارش از نهادهای دولتی انتقاد شده که در پیگیری پروندههای خشونت با زنان "ضعیف" عمل کرده و این امر باعث گسترش افزایش خشونت شده است. از سوی دیگر حسن بانو غضنفر وزیر امور زنان به بیبیسی گفت که وزارت تحت امر او از آغاز امسال حدود چهار هزار مورد خشونت با زنان را ثبت کرده است. به گفته خانم غضنفر، افزایش این آمار به معنای افزایش آمار واقعی خشونت با زنان نیست، بلکه بیانگر آگاهی بیشتر از خشونت با زنان و مراجعه مردم به نهادهای عدلی و قضایی است. وزیر امور زنان افزود که موارد خشونت با زنان در مناطق روستایی کمتر به ثبت میرسد. به همین دلیل ممکن است که آمار واقعی خشونت با زنان بیشتر از آمار رسمی باشد. خانم غضنفر همچنین گفت که کل آمار ثبت شده خشونت با زنان در سال ۱۳۹۱ به حدود پنج هزار و آمار سال ۱۳۹۰ به ۳۷۴۲ رسیده بود. به گفته او، قتل، خودسوزی و خودکشی ناشی از خشونت، ضرب و شتم و ازدواج اجباری از موارد عمده خشونت با زنان بوده است. وزیر امور زنان افزود که چهل درصد از خشونت با زنان، در اثر گفتوگو با خانوادههای خشونت دیدگان پیش از دادگاهی شدن در نهادهایی مانند دفترهای محلی وزارت امور زنان حل میشود. بقیه موارد ثبت شده خشونت با زنان به نهادهای قضایی ارجاع میشود، ولی هنوز اطلاعی در دست نیست که مراجع قضایی چه تعداد از این پروندهها را تا حل نهایی آن بررسی میکنند.
سازمان دیدبان حقوق بشر از دولت افغانستان خواسته است که درخواست احیای مجازات سنگسار در قانون جزای افغانستان را نپذیرد. این سازمان در اعلامیهای نوشته است که هیاتی به ریاست وزارت عدلیه (دادگستری) افغانستان که هم اکنون روی پیشنویس یک قانون جدید کار میکند، پیشنهاد کرده که موادی در قانون جزا در بخش "جرایم اخلاقی" اضافه شود که براساس آن، افراد متهم به "زنا" با مجازات سنگسار روبرو میشوند. موضوعات مرتبط جامعه افغانستان دیدبان حقوق بشر در اعلامیهای خود از حامیان بین المللی افغانستان، به شمول نهادهایی که در بخش اصلاح سیستم عدلی افغانستان کار میکنند خواسته است که با این ماده پیشنهادی در قانون جزا مخالفت کنند. این سازمان افزوده که دولت افغانستان باید بداند که بازگشت مجازات سنگسار در قانون جزای این کشور، روی ادامه کمکهای بین المللی به افغانستان تاثیر بدی خواهد داشت. رژیم طالبان در زمان حاکمیت شان در افغانستان، مجازات سنگسار را عملی میکردند. اما پس از ایجاد دولت جدید با حمایت جامعه بین المللی در افغانستان، مجازات سنگسار لغو شد. با این حال، در دوازده سال اخیر، مناطقی که تحت کنترل گروه طالبان بوده، شاهد مواردی از سنگسار بوده است، اما شواهدی وجود ندارد که این مجازات از سوی ادارات دولتی اجرا شده باشد. 'سنگسار تا مرگ' براد آدمس، مسول بخش آسیایی دیدبان حقوق بشر می گوید: "بازگشت مجازات سنگسار، دوازده سال بعد از فروپاشی رژیم طالبان، تکاندهنده است." آقای آدمس افزوده: "رییس جمهور کرزی با رد این درخواست، باید حداقل تعهد ابتدایی خود به ارزشهای حقوق بشری را به نمایش بگذارد." به نقل از دیدبان حقوق بشر، در مواد پیشنهادی این قانون آمده است که اگر دادگاه رابطه نامشروع جنسی دو نفر را ثابت می کند، و در صورتی که یکی از دو طرف متاهل باشد، هم مرد و هم زن محکوم به "سنگسار تا مرگ" می شوند. این ماده پیشنهادی افزوده که "اجرای سنگسار باید در یک محل عمومی از قبل تعیین شده صورت گیرد." هم اکنون مجازات سنگسار در قانون جزای افغانستان که در سال ۱۹۷۶ تصویب شد، به رسمیت شناخته نشده است. احترام به حقوق بشر، از تعهدات اصلی دولت افغانستان به جامعه جهانی بوده است که بر مبنای آن، نهادهای دولتی این کشور مورد حمایت بین المللی قرار گرفت. با نزدیک شدن زمان خروج نیروهای بین المللی از افغانستان و کاهش حضور جامعه بین المللی در این کشور، این نگرانی همواره مطرح بوده که دولت افغانستان تا چه اندازه به تعهدات خود در برابر ارزشهای حقوق بشری پایبند خواهد ماند. سنگسار از جمله شدیدترین موارد نقض حقوق بشر پنداشته می شود. دیدبان حقوق بشر در اعلامیه خود تاکید کرده که حامیان بین المللی افغانستان باید اطمینان حاصل کنند که پول کمک شده به افغانستان، در زمینه بازگرداندن افغانستان به دوره طالبان به مصرف نمی رسد.
Sunday, November 24, 2013
جسد سوخته شدۀ یک زن مهاجر افغان ازایران به ولایت نیمروز انتقال شده است. عبدالبصیرباشنده اصلی ولایت نیمروز که جسد سوختانده شدۀ دخترش را روزگذشته به زرنج انتقال نموده،میگوید که دخترش را شوهر وخشویش به قتل رسانده اند . وی ادعا نمود که دختراو را شوهر وخشویش،۵ روز قبل درولایت سیستان بلوچستان ایران،بعد ازپاشیدن تیل [...] وی ادعا نمود که دختراو را شوهر وخشویش،۵ روز قبل درولایت سیستان بلوچستان ایران،بعد ازپاشیدن تیل آتش زده اند . عبدالبصیر که فعلا با خانواده اش درایران مهاجراست میگوید ،دخترش یک سال قبل،با یک پسرمهاجرافغان عروسی نمود ودر این مدت خشویش ، با وی خشونت می نمودوبه پسرش طعنه میداد که ای زن به درد نمی خورد. این پدردرحالیکه نگرانى کامل درسیمایش معلوم میشد؛ گفت: (( وقتى به منزل دخترم رفتم جز جسد سوخته او، کسی دیگر را ندید م ! شوهر وخشویش فرارنموده بودند. )) بصیرعلاوه نمود که پولیس محلی ایران قضیه را تحت بررسی قرارداد،اما مًوفق به دستگیرى شوهر وخشوی دخترش نشده است. اوازوزارت خارجه کشورخواست که حکومت ایران را در توقیف قاتلین دخترش وادارسازد. با اینحال عبداللطیف داکترشفاخانه زرنج ولایت نیمروز تایید میکند که جسد سوخته شدۀ یک خانم به این شفا خانه انتقال شده است. وی افزود که به جزء کری پاهای مقتول ، تمام بدن این خانم سوخته است . جسد سوخته این خانم درحالی به زرنج انتقال شده است، که هفته قبل،یک باشنده زرنج خانمش را خفه نموده وبه زنده گی اش پایان داد. به گفتۀ کبرا صالحی مسوول بخش حقوق ریاست امورزنان ولایت نیمروز ،شوهر این زن معتاد به مواد مخدر بود وهمیشه با خانمش خشونت می نمود. وی علاوه نمود که خانم مذکوردو هفته قبل به این اداره مراجعه نموده وتأکید داشت که نمی خواهد با شوهرش زنده گی کند،اما شوهرش ضمانت داد که دوباره با خانمش خشونت نمی کند. منبع علاوه نمود که شخص مذکور خلاف تعهدش ،یک هفته قبل خانمش را خفه کرد وبه قتل رساند. جسد سوخته شدۀ یک زن مهاجر افغان ازایران به ولایت نیمروز انتقال شده است. عبدالبصیرباشنده اصلی ولایت نیمروز که جسد سوختانده شدۀ دخترش را روزگذشته به زرنج انتقال نموده،میگوید که دخترش را شوهر وخشویش به قتل رسانده اند . وی ادعا نمود که دختراو را شوهر وخشویش،۵ روز قبل درولایت سیستان بلوچستان ایران،بعد ازپاشیدن تیل [...] لطفا این مطلب را با دوستان تان شریک سازید! i
پولیس ولایت نیمروز اعلام کرده است که یک بانوی جوان در ولسوالی "گنگ" این ولایت از سوی شوهرش بوسیله تفنگ به قتل رسیده است. پولیس ولایت نیمروز اعلام کرده است که یک بانوی جوان در ولسوالی گنگ این ولایت از سوی شوهرش بوسیله تفنگ به قتل رسیده است. پولیس ولایت نیمروز اعلام کرده است که یک بانوی جوان در ولسوالی گنگ این ولایت از سوی شوهرش بوسیله تفنگ به قتل رسیده است. احمد جاوید کارگر، سخنگوی پولیس نیمروز می گوید که این خانم 21 ساله ثریا نام داشته است. به گفته او، ثریا از باشندگان اصلی ولسوالی گنگ ولایت نیمروز بوده و پس از مشاجره لفظی با شوهرش، توسط او به قتل رسیده است. آقای کارگر افزوده است که شوهر این زن نیز توسط مأموران امنیتی بازداشت شده است. به گفته او این مرد خود را عمرالدین معرفی کرده و تحقیقات بیشتر در این زمینه آغاز شده است. نیمروز نیز مانند شماری از ولایت های غربی و جنوبی کشور از ولایت هایی است که خشونت ها علیه زنان در آن به صورت گسترده وجود دارد. قتل، تجاوز جنسی، ازدواج زود هنگام و لت و کوب از خشونت هایی است که زنان در افغانستان و سایر کشورها نیز همواره با آن دست و پنجه نرم می کنند. پیش از این نیز گزارش هایی منتشر شده بود که یک دختر دو و نیم ساله افغانستانی در هند مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است. دولت افغانستان تاکنون در این باره واکنشی نداشته است.
Thursday, November 21, 2013
برگرفته از وب سایت دیدبان حقوق بشر – (کابل) –این سازمان در گزارشی که امروز منتشر کرد اظهار داشت سیاستهای دولت ایران نسبت به پناهندگان و مهاجرین افغان تعهدات قانونی این کشور برای محافظت از این گروه آسیبپذیر در مقابل آزار و اذیت را نقض میکند. نیروهای ایرانی هزاران افغان را شتابزده از کشور اخراج میکنند بدون اینکه به ایشان فرصت دهند حق خود برای حضور در ایران را اثبات کنند و یا درخواست پناهجوئی دهند. گزارش 124 صفحهای سازمان، «مهمانان ناخوانده: تقض حقوق پناهندگان و مهاجرین افغان توسط ایران»، به طور مستند نشان میدهد که چگونه سیستم معیوب ایران منجر به روند بازداشت و اخراج میگردد که فقدان تشریفات حقوقی یا فرصتی برای فرجام خواهی میباشد. مقامات رسمی ایران در سالهای اخیر، با وجود بدتر شدن شرایط در افغانستان، راههای قانونی برای درخواست پناهندگی یا انواع دیگر مهاجرت به ایران را برای افغانها محدود ساختهاند. این سیاستها برای حقوق و امنیت حدود یک میلیون افغان که ایران آنها را به عنوان پناهنده میشناسد، و نیز برای صدها هزار تن دیگر که از جنگ و ناامنیهای افغانستان گریختهاند، خطری جدی ایجاد میکند. این شیوهها همچنین تعدادی از تعهدات ایران نسبت به کنوانسیون پناهندگان 1951 را نقض میکنند. جو استورک، معاون رئیس امور خاورمیانه گفت «ایران هزاران افغان را به کشوری میفرستد که خطر موجود در آن هم واقعی و هم جدی است. ایران ملزم است به درخواستهای پناهندگی این مردم گوش فرا دهد، نه اینکه آنها را از یک طرف جمع کرده و به آن طرف مرز، در افغانستان بریزد.» سازمان دیدهبان حقوق بشر موارد خشونت از جمله ضرب و شتم، حبس در شرایط غیر بهداشتی و غیر انسانی، اجبار به پرداخت پول برای انتقال و اسکان در اردوگاههای مرزی، کار اجباری، و جداسازی اجباری اعضاء خانوادهها از یکدیگر را مستند ساخته است. سازمان دیدهبان حقوق بشر به ویژه در باره آزار و اذیت نیروهای امنیتی ایران نسبت به کودکان مهاجر بدون سرپرست – که بدون والدین و یا هر گونه سرپرست دیگر سفر میکنند، و تعداد قابل توجهی از کارگران مهاجر و اخراج شوندگان افغان را تشکیل میدهند – نگران است. مقامهای ایرانی به طور فزایندهای افغانها را برای خروج از ایران تحت فشار قرار میدهند. دولت ایران در ژوئن 2012، ثبت نام در طرح خود به نام «طرح ساماندهی اتباع خارجی» را به پایان رساند. این طرح به برخی از افغانهای غیر مجاز اجازه میداد وضعیت خود را به طور موقت قانونی ساخته و ویزای محدودی دریافت کنند. در ماه نوامبر 2012، هیئت وزرای ایران طی صدور مصوبه ای به دولت اجازه داد تا پایان سال 2015، 6/1 میلیون خارجی را «که به طور غیر قانونی در ایران سکونت دارند»، از کشور اخراج کند. این مصوبه که هماکنون در سطح معاونت ریاست جمهوری به تأئید رسیده، به وزارت کشور همچنین دستور میدهد بازگشت داوطلبانه 000ر200 افغان دیگر که قانوناً پناهنده محسوب میشوند را تسهیل و نیز جواز پناهندگی 000ر700 افغان دیگر را هم باطل کند. مقامهای ایرانی به 000ر300 افغانِ ساکن ایران که بر طبق «طرح ساماندهی اتباع خارجی» دارای ویزا و اجازه کار موقت بودند دستور دادند پس از انقضاء ویزای آنها در 6 سپتامبر ،2013 که ظاهرأ قابل تمدید آن هم وجود ندارد، کشور را ترک کنند. در زمان نگارش این بیانیه، مسئولین ایرانی هنوز طرح خود برای اخراج این افغانها را به اجرا درنیاوردهاند. در حالی که دولت ایران فشار بر افغانها را به تدریج تشدید میدهد تا کشور را ترک کنند، اوضاع وخیم اقتصادی و امنیتی افغانستان خطر را برای بازگشت کنندگان افزایش میدهد. در شش ماه نخست سال 2013، درگیریهای مسلحانه و ناامنی در افغانستان تعداد افراد آواره در داخل کشور را به 000ر106 افزایش داده و تعداد کل آوارگان را به بیش از 000ر583 رساند. در نیمه اول سال 2013 در مقایسه با نیمه اول سال 2012، سوانح غیر نظامی 23 درصد افزایش یافته که عامل اصلی آن حملات طالبان و گروههای شورشی دیگر میباشند. سرمایه گذاری بینالمللی و کمکهای مالی خارجی که پیش از مهلت پایان سال 2014 برای خروج کامل نیروهای نظامی بینالمللی کاهش یافته است، سبب افزایش تزلزل اقتصادی در این کشور گردیده است. محدودیتهای قانونی و موانع دیوان سالاری در ایران امکان ارائه درخواست پناهندگی و یا ثبت نام برای دریافت اَشکال دیگر محافظتهایی که در حقوق بینالملل تعیین شده و بر پایه شرایط موجود در افغانستان میباشد را عملاً برای افغان هایی که جدیداً وارد ایران میشوند غیر ممکن ساخته است. بر طبق یافتههای سازمان دیدهبان حقوق بشر، خط مشیهای ایران امکان اعتراض قانونی نسبت به اخراج از کشور را برای صدها هزار افغان ساکن ایران که ممکن است با بازگشت به افغانستان در معرض آزار و اذیت و یا آسیب جدی قرار داشته باشند از آنها سلب کرده است. استورک گفت «ایران بارِ میزبانیِ یکی از بزرگترین جمعیتهای پناهنده در جهان را برای بیش از سه دهه به دوش کشیده است، اما رفتار با آنها باید مطابق با معیارهای بینالمللی باشد. اوضاع افغانستان ممکن است اکنون بیش از زمانی که این پناهندگان برای نخستین بار از آنجا گریختند خطرناک شده باشد، و الان زمانِ آن نیست که ایران آنها را به سرزمینشان باز گرداند.» سازمان دیدهبان حقوق بشر گفت دولت ایران باید معایب جدی که در سیستم پناهجویی کشور وجود دارد و به افغانها اجازه نمیدهد درخواست پناهندگی کنند را مورد توجه قرار دهد. تعداد 000ر800 افغان که اکنون به عنوان پناهنده رسمی محسوب میشوند، در سال 2003 بر طبق طرح «آمایش» این کشور که یک برنامۀ ثبت نامِ طراحی شده برای شناسایی و ردیابی پناهندگان مجاز بود، ثبت نام شدند. اکنون آنها باید کارتهای ثبت پناهندگی خود را هر سال تجدید کنند، و در غیر این صورت در خطر اخراج به افغانستان قرار خواهند داشت. سازمان دیدهبان حقوق بشر همچنین مشکلاتی که در ارتباط با نحوه رفتار ایران نسبت به پناهندگان ثبت شدۀ افغان وجود دارد را هم مستند ساخته است. ایران مراحل پیچیده و دشواری را برای افغانها در رابطه با نگهداشتن وضعیت «آمایش» آنها، به وجود آورده است. این مراحل شامل ثبت نامهای مجدد و مکرر نزد سازمانهای دولتی مربوطه میباشد، بدون آنکه کمکی در اختیار افراد کم سوادی که قادر به درک این مراحل پیچیده اداری نیستند گذاشته شود، و نیز شامل پرداخت هزینههای هنگفتی میباشد که پناهندگان مستمند بضاعت پرداخت آن را ندارند. افغانهای اخراج شده از ایران به سازمان دیدهبان حقوق بشر گفتند کوچکترین اشتباه در انجام این مراحل، از جمله اشتباهاتی که در مرحله ثبت نام روی میدهند، میتواند مقامهای ایرانی را قادر سازد جواز پناهندگی این افغانها را برای همیشه باطل کرده و آنها را به سرعت اخراج کنند. دولت ایران همچنین دستور داده است مناطق وسیعی از ایران برای سفر و اسکان افراد غیر ایرانی، «مناطق ممنوعه» محسوب شوند. نیروهای انتظامی و امنیتی ایران همچنین حقوق افغانها را نقض میکنند و در حین اخراج آنها از کشور مرتکب آزار و اذیتهای جدی نسبت به آنها میشوند. برخی از افغانهایی که سازمان دیدهبان حقوق بشر با آنها مصاحبه کرده بود، جواز رسمی پناهندگی از مقامهای ایرانی دریافت کرده بودند و بسیاری از آنها سالها و یا حتی دههها در ایران زندگی کرده بودند. معهذا این افراد گزارش کردند که مسئولین ایرانی که آنها را اخراج میکردند، به آنها فرصت و مهلت ندادند تا دستمزد خود را دریافت و یا اموال خود را جمع آوری کنند، یا حتی در برخی از موارد با اعضاء خانوادهشان تماس بگیرند. سیاستهای دولت ایران نسبت به مهاجرین افغان، انواع دیگری از ایذاء و اذیت و تبعیض را به وجود میآورد. اگرچه مسئولین ایرانی تلاشهایی در جهت آموزش کودکان افغان انجام دادهاند، اما بسیاری از افغانها که مقیم غیر مجاز میباشند با موانع اداری مواجهند که سبب محرومیت فرزندان آنها از حضور در مدارس میشود – عملی که نقض حقوق بینالملل میباشد. قانون ایران افغانهایی را که دارای اجازه کار به عنوان پناهنده میباشند، بدون توجه به میزان تحصیلات و مهارتهای آنها، به انجام مشاغل معدودی محدود میکند که کارهای خطرناک و با دستمزد کم میباشند. قانون ایران همچنین افغانها را از شمول حقوق شهروندی و ازدواج ممنوع، و یا آنها را بسیار محدود، میسازد. مردهای افغان که با زنان ایرانی ازدواج میکنند نمیتوانند درخواست تابعیت ایرانی کنند، و فرزندان حاصل از اینگونه ازدواجها با موانع جدی برای کسب تابعیت روبرو هستند. دولت ایران همچنین برای محافظت از افغانها در برابر خشونتهای فیزیکی ناشی از برانگیخته شدن احساسات ضد خارجی در ایران، و نیز مجازات مرتکبین اینگونه اعمال، گامهای کافی را برنداشته است. استورک گفت «ایران در بسیاری از زمینهها به حقوق افغانهایی که در ایران زندگی میکنند احترام نمیگذارد. حتی مهاجرینی که دارای وضعیت پناهندگی نیستند هم باید از حقِ مسلّمِ تحصیل برای فرزندانشان، در امان بودن از آزار و اذیت، و داشتن فرصت برای ارائه درخواست پناهجویی پیش از اخراج از کشور برخوردار باشند – اما دولت ایران به این حقوق احترام نمیگذارد.» گزیدهای از اظهارات چند تن از اتباع افغان که در مصاحبه با ما شرکت کردند «ما با مینی بوس در منطقه سرهک سفر میکردیم. یک مأمور پلیس آمد و از ما خواست کارت شناسایی خود را نشان دهیم. مأمور پلیس کارت شناسایی ما را با خود برد و گفت «فردا کارت را به شما پس میدهم. ساعت 8 صبح اینجا باشید.» من هم [فردای آن روز] رفتم و آنها همگی ما را داخل اتومبیلی گذاشتند و به یک بازداشتگاه [مخصوص اخراج از کشور] بردند. [سپس ما را از کشور اخراج کردند در حالی که سه فرزند ما، 8، 10، و 12 ساله در ایران ماندهاند....] نمیدانم چه باید بکنم. پولی ندارم که پاسپورت و ویزا بگیرم. ما هیچکس را در مشهد نداریم که به ما کمک کند. ما به مزار شریف خواهیم رفت. در آنجا خانهای نداریم، اما سعی میکنیم خانهای اجاره کردیم و فرزندانمان را از ایران به اینجا بیاوریم. نمیدانم خداوند چه راهی پیش پای من خواهد گذاشت.» – عارف، که به همراه همسر و فرزند نوزادش از ایران اخراج شد، در حالیکه سه فرزند دیگرش در ایران در خانه تنها مانده اند. خانواده آنها به مدت 10 سال در ایران زندگی کرده بودند و به هنگام اخراج دارای کارت معتبر طرح جامع ساماندهی بودند. «آنها به سر و شانههای ما میزدند. پنج بار با اسلحه کلاشنیکف به پشت سر من کوبیدند. پس از نشستن، به چانه ام لگد زدند. به چانه من لگد زدند و گفتند برو توی صف.» – رفیق، 18 ساله، از اعضاء یک گروه افغان بود که به همراه یک قاچاقچی سعی داشتند وارد ایران شوند. چند تن از آنها پس از دستگیری توسط پلیس و پاسخ ندادن به سؤال پلیس که چه کسی در میان آنها قاچاقچی بود، مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. «هنگامی که فرزندان ما [به علت خارجی بودن] از مدرسه اخراج شدند، تصمیم گرفتیم [ایران را] ترک کنیم. اما دیگر خیلی دیر شده بود. ما دیگر مقیم قانونی نبودیم و بنابراین نمیتوانستیم به جای دیگری برویم. ما کارتهای سبز [کارتهای اقامت]، مدارک سازمان ملل داشتیم. اما دولت ایران این مدارک را جمع آوری کرد و مدارک جدیدی صادر کرد که هر شش تا نه ماه تمدید میشد. آخرین مدرک، ارزش چندانی نداشت [و بعد] نهایتاً آن را هم از ما گرفتند.» – نجیب ت.، 55 ساله و همسرش 45 ساله. هنگامی که دولت ایران اعلام کرد شهری که آنها در آن به مدت 18 سال زندگی کرده بودند، برای خارجیها جزء «مناطق ممنوعه» میباشد و آنها پس از آنکه به تمام خارجی ها دستور داده شده بود آنجا را ترک کنند، هنوز در آنجا به سر می بردند، جواز پناهندگی خود را از دست دادند. «به محض بیدار شدن متوجه شدیم که سربازهای ایرانی ما را محاصره کردهاند. آنها گفتند از جای خود حرکت نکنید والا شلیک میکنیم. پلیس افرادی که حلقه داشتند، را برد. آنها تلفن مرا شکستند. ما را داخل کانتینر کامیونهای بزرگی گذاشته و با خود بردند. نزدیک بود از کمبود اکسیژن بمیریم. درها را قفل کرده بودند. به آنها التماس میکردیم در را باز بگذارند، در غیر اینصورت خواهیم مرد. آنها گفتند شما باید بمیرید. مرد چاقی همراه ما بود که در حال مرگ بود. بیهوش شده بود. یکی از بستگانش روکش پارچهای [کامیون] را پاره کرد تا او بتواند نفس بکشد.« – نعیم، 30 ساله، به همراه یک گروه 500 نفری افغان توسط قاچاقچیها به ایران سفر میکردند. پس از عبور از مرز، در حال استراحت بودند که توسط پلیس دستگیر شدند. «من دو پسر و پنج دختر دارم. یکی از دخترانم در افغانستان به علت سکته مغزی درگذشت. حالا چهار دختر برایم باقی مانده. یکی از پسرانم را اخراج کردند، در نتیجه الان فقط یک پسر برایم مانده. من به زندگی با این یک پسرم عادت داشتم. اما این مردم بیرحم او را هم از من گرفتند. او پسر پر جنب و جوشی بود، همیشه به همه جا میدوید و سر میکشید. من همه درها را قفل کرده بودم که نتواند بیرون برود. و پسر بزرگم هم پیش از رفتن به محل کارش به من گفت درها را قفل کنم. اما این غیر ممکن است … مگر میشود یک پسر جوان را در خانه نگاه داشت؟ پس از مدتی شروع به خواهش و تمنا کرد که در را برایش باز کنم. او گفت در را باز کن، من میروم چند تخم مرغ بخرم و برای خودم بپزم. همین که از خانه بیرون رفت، بلافاصله او را دستگیر کردند. او 12 ساله است. او را شش ماه پیش از کشور اخراج کردند.» – جمیله، حدود 40 سال دارد. او پس از درگذشت شوهرش، از افغانستان به ایران رفت تا به دیگر اعضاء خانوادهاش، از جمله خواهرش که در آنجا بودند، بپیوندد. او و دو پسرش به طور غیر قانونی در ایران اقامت داشتند. «من حدود یک ماه پیش افغانستان را ترک کردم. از آنجا رفتم چون دیگر چیزی برای خوردن نداشتیم. هیچ پولی نداشتیم. در حقیقت نابود شده بودیم. خانوادهام هزینه رفتن مرا به قاچاقچی پرداخت کردند، اما این تصمیم من بود که بروم. از طریق پاکستان رفتیم. در کوهستانهای پاکستان در حالیکه پیاده میرفتیم دزها با پنج اسلحه کلاشنیکف آمدند و هر چه داشتیم از ما گرفتند …. بین راه زاهدان و تهران دوباره به ما دستبرد زدند. من داخل کفشم مبلغی پول داشتم که دزدهای اولی پیدا نکردند، اما دزدهای دومی آن را پیدا کردند. یک روز بعد در حالیکه هنوز پیاده میرفتیم، پیش از رسیدن به تهران، پلیس ما را پیدا و دستگیر کرد. در بازداشتگاه، غذا خیلی کم بود. من در بازداشتگاه اول 000ر30 تومان [معادل 25 دلار امریکا] و سپس 000ر10 ریال [معادل 8 دلار امریکا] در سفید سنگ [اردوگاه اخراج] پرداختم. خانوادههای ما این پول ها را فرستادند. پلیس به ما گفت یا باید این مبلغ را پرداخت کنید و یا همین جا خواهید ماند.» – سلیم، 14 ساله، که تنها به همراه قاچاقچی ازاستان دایکندی در مرکز افغانستان به ایران آمد تا به دو برادر بزرگتر خود که در ایران بودند بپیوندد. «نمیدانم چه باید بکنیم. ما اینجا پولی نداریم؛ برای بازگشت، پول نداریم. همسرم کار نمی کند–او بیسواد است.» – پدر حسینا و زهره، با اخراج او و دو دختر نوجوانش از کشور، همسر و سه فرزند کوچکترش در ایران باقی ماندهاند. پس از آنکه این دو دختر به دلیل آنکه حسینا کفش اسپورت صورتی روشن پوشیده بود، در شهر مقدس قم دستگیر شدند، پدر و دخترانش را از کشور اخراج کردند. پس از آنکه آنها برای کمک به اعضاء خانواده تلفن کردند، پدر آنها و نامزد زهره به ایستگاه پلیس مراجعه کردند. هنگامی که پلیس متوجه شد آنها افغان هستند، هر چهار نفر آنها را از کشور اخراج کرد. «حدود ساعت 6 صبح، 20 تا 25 نفر مأمور با لباسهای نظامی به خانهها حمله کردند و ما را دستگیر کردند. بعضی از ما را زدند. سپس ما را سوار چند کامیون کردند. برای مدتی در راه بودیم. بعد دیدیم در وسط یک صحرای خشک ما را پیاده کردند. برایمان کمی غذا آوردند. و بعد هم ما را به یک قرارگاه پلیس محلی بردند. چند نوجوان 12 و 13 ساله هم در میان ما بودند. در قرارگاه پلیس محلی در حدود 450 افغان غیرقانونی بودند. ما باید هر یک 5000 تومان (معادل 4 دلار امریکایی) تهیه میکردیم که برای انتقال خود به بازداشتگاه کرمان بپردازیم. من را مجبور کردند یک شب آنجا بمانم چون هیچ پولی نداشتم و آنها [پلیس] آن شب چندین بار با باتوم به سرم زدند. از من خواستند 2000 تومان [63/1 دلار امریکا] به آنها بپردازم، اما من آن را هم نداشتم، بنابراین من را در اتومبیلی گذاشته به بازداشتگاه کرمان فرستادند. آنجا هم به 5000 تومان احتیاج داشتم اما هیچ پولی نداشتم، بنابراین آنقدر گریه و التماس کردم تا مردم به من کمک کردند. بازداشتگاه کرمان محل وحشتناکی بود. [نگهبانان بازداشتگاه] ما را زدند و ترساندند و خیلی کم به ما غذا میدادند.» – داوود، 16 ساله، قبلاً هم از ایران اخراج شده بود و اکنون با یک گروه 48 نفری سعی داشت به طور قاچاق وارد ایران شود و به برادرش که هنوز در ایران مانده بود، بپیوندد. این گروه در مهمانخانه ای در خواب بودند که پلیس آنها را دستگیر نمود.
21 November 2013 7:54 am 3 Civilian killed in bombing at restaurant in Kandahar KABUL: (MEP) – A powerful explosion has killed three people at a restaurant in Kandahar in Afghanistan. Kandahar’s Regional Health Department Director said the city’s main hospital received more than 20 wounded victims and three dead bodies. He said all the victims are civilian including a six-year-old boy. A spokesman for the provincial governor said an investigation is continuing and it isn’t immediately clear whether it was a suicide bomber or whether a timed device was used. No one has taken immediate responsibility for the explosion but the Taliban are suspected of carrying out the attack, CN TV reported. Southern Afghanistan has been the site of some of the heaviest fighting in the protracted war against the Taliban insurgency.
گروهی از جوانان حمایت خود را از بلقیس روشن اعلام داشتند لحظاتی پیش انجمنی از جوانان در تماس به خبرگزاری خاورمیانه ، حمایت خود را از سناتور بلقیس روشن اعلام داشتند . آنها در تماس تلفنی با خاورمیانه ابراز داشتند که نباید بلقیس روشن از لویه جرگه اخراج می شد . این جوانان که خود را انجمن جوانان بیدار معرفی کردند در حمایت از بلقیس روشن گفتند : ” در صورتی که برای بلقیس روشن کدام مشکل امنیتی پیش بیاید ما به حمایت او شکایت نامه تنظیم خواهیم کرد و دست به حرکات مسالمت آمیز می زنیم ” . گویا این گروه از جوانان برای سایر رسانه ها نیز اعلامیه ای نیز ارسال داشته اند . خبرگزاری خاورمیانه هویت این گروه را تائید نمی کند . خانم بلقیس روشن سناتور فراهی در حالی که پلاکاردی را باعنوان ” قرارداد با امریکا وطن فروشی است” در بین سخنان رئیس جمهور در صحن لوبه لویه جرگه اعتراض خود را در مورد پیمان امنیتی با صدای بلند بیان داشت و روند جرگه را با اخلال مواجه ساخت. خانم روشن بین صحبت های حامد کرزی با صدای بلند در صحن این نشست گفت: ” امریکا هیچ گاه و هیچ جا به تعهداتش وفادار نبوده است”. بلقیس روشن در گفتگو با برخی رسانه ها اظهار داشت که قصد گفتن موضوعاتی را به شخص رییس جمهور داشت که از سوی نیروهای امنیتی به بیرون از لویه جرگه فرستاده شد.
Wednesday, November 20, 2013
25 نوامبرروزجهانی محو خشونت علیه زنان ؛این روزدرشرایطی فرامیرسد که با خاتمه نیافتن سال ، بیش از4500 قضیه خشونت علیه زنان درکشوربه ثبت رسیده است ... درشرایطی ارگان های زیربط ونهادهای مدافع حقوق زنان به استقبال این روزمیروند که هرروز بیش ازدوزن دراین کشور یا سربریده میشوند یا کشته میشوند ... درشرایطی این روزفرامیرسد که تنها دریک ولایت افغانستان (هرات )بیش از70 قضیه تجاوز جنسی صورت گرفته است و دختران خردسال زیادی به ازدواج های اجباری وبدل داده میشوند ... این روزدرشرایطی مورد تجلیل قرارمیگیرد که تا هنوزهم قوماندان صاحبان وزورمندان دولت رییس جمهورکرزی به ظلم وجنایت خود ادامه میدهند وعاملین قضایای وحشتناک دربیرون اززندان ها به زنده گی خود ادامه میدهند ... درست است که چند نفری به حکم رییس جمهورمحکوم به اعدام شدند ؛ اما درکناراین مجازات باید درراستای ارتقای سطح آگاهی عامه به شکل درست ، انسانی واسلامی اش کارهای بسیار زیادی صورت بگیرد تا یک دخترخردسال درخانه خود احساس امنیت نمایند ، باید انقدرارزش های انسانی واسلامی دراین کشورمورد ترویج قرارگیرد تا دیگر یک پسر23 ساله جرأت ننماید تا برطفل 3 ساله تجاوزجنسی نماید ...
تجاوزجنسی بالای یک زن جوان درانظارمردم مردم قسی القلب وبی احساس ولایت بغلان ! کجاست؟ غیرت تان، کجاست؟ عزت وشرف تان وبلاخره کجاست؟ننگ وناموس تان.بانوی جوان ازخانه کشیده می شود و در حضورداشت شما مورد تجاوزقرارمی گیرد وشما گردن های خود را افراشته وصحنۀ تجاوز وحشیانه را تماشا کردید.اگرحکم سنگساراین زن را می داشتید.به دستان ناپاک تان ، سنگ های کیلویی می بود. مرگ برشما ، مرگ بر بزرگان قوم تان ومرگ برعلمای تان. حوالی عصر دیروز دوشنبه در قریه دهباش که در ده کیلومتری مرکز ولسوالی قرار دارد دو مرد مسلح به نام های رسول و اسماعیل که آنها نیز از ولسوالی بورکه می باشند بر خانه خلیل نام که خودش با چهار فرزندش در توقیفخانه ولسوالی قرار دارند داخل شدند و دختر شوهر دارش را که به خانه وی مهمان آمده بود از خانه کشیدند و مورد تجاوز جنسی قرار دادند و فرار کردند و مردمان حاضر در صحنه گفتند که آنها این تجاوز را در انظار مردم انجام دادند
مقام های محلی در ولایت غزنی از وقوع یک حمله انتحاری در ولسوالی مقر این ولایت خبر میدهند. صاحب خان ولسوال مقر ولایت غزنی در یک تماس تلفونی به آژانس خبری وخت گفت : این حمله صبح امروز در نزدیکی پوسته اردوی ملی در منطقه محمد عمر ولسوالی مقر زمانی صورت گرفت که یک انتحار کننده با واسطه نوع کرولا که مملو از مواد انفجاریه بوده، خود را در نزدیکی پوسته اردوی ملی منفجر ساخت. او افزود که در اثر این رویداد خود انتحار کننده کشته و به نیروهای اردوی ملی و افراد ملکی در محل کدام اسیبی نه رسیده است. اما ذبیح الله مجاهد سخنگوی طالبان ادعا دارد که در این حمله ۳۵ عسکر اردوی ملی کشته و پوسته کاملا تخریب شده است که یان ادعای وی را مسولین اردوی ملی در غزنی رد کرده اند. این در حالیست که صبح امروز یک انتحار کننده پیش از اینکه وارد قصر مندیگک شود، از سوی نیروهای امنیتی شناسایی و به ضرب گلوله به قتل رسیده است.
Tuesday, November 19, 2013
یک کودک پانزده ساله در ولایت جوزجان دست به خودکشی زد چاپ اندازهء حروف 28.08.1392 مسوولان امنیتی ولایت جوزجان می گویند که یک کودک پانزده ساله در این ولایت خود را حلق آویز کرد. فقیر محمد جوزجانی قوماندان امنیه این ولایت به رادیو آزادی گفت، این کودک که جمعه مراد نام داشت در ولسوالی قرقین این ولایت دست به این کار زده است. آقای جوزجانی می گوید که تا کنون علت این رویداد روشن نشده، اما تحقیقات در زمینه جریان دارد. در سال جاری این دومین کودک است که در این ولایت، دست به خودکشی می زند. علاوه بر این در سالجاری در همین ولایت بیست و دو زن هم به دلایل مختلف خود کشی کرده اند. سه شنبه 2
Monday, November 18, 2013
انستیتوت بین المللی اقتصاد و صلح، گزارش تازه” شاخص صلح جهانی” را اعلام کرد که بر اساس آن افغانستان نا امن ترین کشور جهان خوانده شده است. به گزارش خبرگزاری پناهندگان ترکیه به نقل از پژواک، مؤسسه بین المللی اقتصاد و صلح که مقر آن در شهر نیویارک امریکا است، وضعیت 162 کشور را در سال 2013 میلادی مورد بررسی قرار داده و آنها را بر اساس کشورهای امن و نا امن رده بندی کرده است. این نهاد، افزون بر بررسی میزان ناامنى ها، معلومات سرپيچى از حقوق بشر و حقوق سياسى را نيز جمع آورى کرده است. در این گزارش آمده است که میزان نا امنی در سراسرجهان طی پنج سال گذشته، 50 درصد افزایش یافته است. رئیس انستیتوت بین المللی اقتصاد و صل صلح گفته است که صلح بر مبنای” جایی که خشونت و ترس از خشونت نباشد” تعریف می شود. بر اساس فهرست این سازمان، صلح آمیز ترین( امن ترین) کشور است و کشورهای دنمارک، نیوزیلند، کانادا، جاپان، اتریش، ایرلند، سلوانیا، فنلند وسوئیس به ترتیب در ردیف دوم تا دهم کشورهای امن جهان قرار دارد. همچنان بر اساس این گزارش، کشورهای بریتانيا در درجۀ ٤٤، امريکا ٩٩، چين١٠١، هندوستان ١٤١، پاکستان ١٥٧، ايران ١٣٧و روسيه در جایگاه ١٥٥ ام را از آن خود کرده است. در فهرست شاخص صلح جهانی، افغانستان در جایگاه آخر یا 162 اُم، که مفهوم آن غیر صلح آمیز ترین یا نا امن ترین کشور جهان است، قرار دارد. پس از افغانستان، کشورهای سومالیا، سوریه، عراق، سودان و پاکستان به ترتیب در ردیف دوم تا ششم نا امن ترین کشورهای جهان قرار گرفته اند. افغانستان در حالی غیر صلح آمیز ترین یا نا امن ترین کشور جهان خوانده می شود که پیش ازاین نیز به عنوان فاسد ترین کشور جهان خوانده شده بود.
مقامات ریاست جمهوری افغانستان، امروز(دوشنبه) اعلام کردند که به منظور برگزاری لویه جرگه مشورتی، در کابل برای شش روز رخصتی عمومی اعلام شده است. به دلیل برگزاری لویه جرگه بسیاری از سرک های اصلی شهر کابل مسدود بوده و شهریان کابل، ساعت ها برای رسیدن به محل کارشان سرگردان شده اند. به دلیل برگزاری لویه جرگه بسیاری از سرک های اصلی شهر کابل مسدود بوده و شهریان کابل، ساعت ها برای رسیدن به محل کارشان سرگردان شده اند. ایمل فیضی، سخنگوی رییس جمهور کرزی، در صفحه تویتر خود نوشته است: "بر اساس تصمیم و تصویب شورای وزیران افغانستان، بخاطر برگزاری لویه جرگه مشورتی، برای شش روز در کابل رخصتی عمومی اعلام شده است." فیضی، می گوید که رخصتی عمومی در کابل سر از فردا (سه شنبه 28 عقرب) تا یکشنبه آینده (سوم قوس) اعلام شده است. این درحالی است که به دلیل برگزاری لویه جرگه بسیاری از سرک های اصلی شهر کابل مسدود بوده و شهریان کابل، ساعت ها برای رسیدن به محل کارشان سرگردان شده اند. رخصتی عمومی برای شش روز در کابل، به منظور برگزاری لویه جرگه مشورتی در حالی اعلام شد که دو روز پیش، گروه طالبان یک حمله انتحاری را در نزدیک محل برگزاری این جرگه، انجام داد. براثر این حمله ده تن کشته و بیش از بیست تن دیگر زخمی شدند. با این حال قرار است لویه جرگه مشورتی افغانستان، به منظور بحث روی امضای پیمان امنیتی با امریکا، در 30 عقرب ماه جاری، در کابل برگزار شود. به گفته مسوولان برگزاری لویه جرگه مشورتی، در این جرگه حدود سه هزار نفر از نمایندگان شورای ملی، مقام های محلی و طبقات مختلف اجتماعی افغانستان شرکت خواهند کرد.
مقامهای محلی در ولایت قندهار در جنوب افغانستان گفتهاند که یک تراکتور حامل ۳۵۰۰ بمب، هنگام عبور از مرز پاکستان، هدف شلیک پلیس قرار گرفته و منفجر شده است. مطالب مرتبط پلیس: یک بمبگذار انتحاری در قندوز از پا درآمد اجساد سربازانی افغان ربوده شده از سوی طالبان، در زابل پیدا شد موضوعات مرتبط امنیت افغانستان جاوید فیصل سخنگوی والی قندهار روز دوشنبه، ۲۷ عقرب/آبان به بیبیسی گفت که نیروهای امنیتی افغانستان از حرکت این تراکتور به سوی افغانستان اطلاع داشتند و در منطقه شورابک مترصد ورود آن بودند. آقای فیصل افزود: "وقتی که تراکتور از مرز پاکستان به داخل افغانستان عبور کرد، پلیس دستور داد که توقف کند تا بازرسی شود، ولی راننده این تراکتور توقف نکرد و خواست فرار کند که پلیس به سوی آن شلیک کرد." سخنگوی والی قندهار گفت: "۳۵۰۰ مین که در تراکتور بود، همه در اثر این شلیک پلیس انفجار کرد و دو نفری که سوار تراکتور بودند، هر دو کشته شدند." به گفته او، این دو تن شامل راننده و دستار او بودهاند. پیش از این، مقامهای امنیتی افغانستان همواره گفتهاند که شورشیان از آن سوی مرز برای فعالیتهای خرابکارانه وارد افغانستان میشوند و مواد منفجره و جنگافزار هم با خود حمل میکنند. بمبهای دستساز یکی از معمولترین جنگافزارهایی است که به گفته مقامهای امنیتی افغانستان، مواد مورد نیاز برای ساخت آن از خارج وارد افغانستان میشود. کود آمونیوم نیترات ماده اصلی در ساخت این نوع بمبها است. در موارد بسیاری، منابع امنیتی گزارش کردهاند که شورشیان از این نوع کود و وسایل بسیار ساده بمب می سازند. بمبهای دست ساز و مین های کنار جاده عامل بیشتر تلفات غیر نظامیان در افغانستان اعلام شده است.
Sunday, November 17, 2013
17 November 2013 3:48 am There is still hope for Afghan women KABUL: (MEP) – When typing ‘Afghan women’ in Google Images search, the first set of images are of women, most often in Burqas, depicted as victims of domestic violence, war, and poverty. Is this portrayal of Afghan women all that the world knows? Why the Taliban era the only time period that is the role of Afghan women is identified with? It may be surprising to know that women were part of the committee that drafted the 1964 Afghanistan Constitution during King Mohammad Zahir Shah. The Constitution declared equality and natural rights for all citizens, explicitly including women. Afghan women in 1970s through 1990s could have jobs as teachers, lawyers, judges, professors, doctors, and writers. Co-education was common in universities. In the 1970s, there were at least three women legislators in the Parliament. Afghan women played an important role in society even before the 1990s especially in 1880 when a woman named Malalai Anaa rallied local Pashtoon fighters against the British troops at the Battle of Maiwand during the Second Anglo-Afghan War. When the Afghan army was losing morale, despite their superior number, Malalai raised the Afghan flag and shouted: “Young love! If you do not fall in the battle of Maiwand, By God, someone is saving you as a symbol of shame!” Her words inspired her countrymen and bolstered their courage to continue fighting and win the war, wadsam reported. Those days when a woman’s words led an army to victory are long forgotten. The Taliban era certainly did put an end to all that. Darkness struck the lives of many Afghan women. Their roles in society remained stagnant in this period and the Burqa formed their sole identity. The era from September 1996 until December 2001 was when Afghan women and girls were systematically discriminated, their rights were violated, and they were deprived of education, employment and healthcare. But, even so, is the role of Afghan women only limited to this era? Ever since the establishment of the new government, a number of our women have risen back and have left the dark days behind. Their achievements have been instrumental in shaping the lives of other women and paving the road for future generations. These women have marked their names in the history of Afghanistan and have proven that women are an integral fraction of Afghanistan’s society. Why is it then when asked for an Afghan woman’s voice, the voice that speaks, speaks only of issues and challenges that our women are facing? Why do we not appreciate those very women who gave many sacrifices only to enable other women to realize their rights and to prove that they are needed to build the country? Considerable progress has been made when comparing the condition of Afghan women today to their condition during the Taliban era. While a decade ago women were denied education, today one-third of students enrolled in schools are girls. The number of female students attending schools has increased by 40%, and the number of female students in universities has gone up by 19%. The number of female teachers in schools and female lecturers in universities has increased up to 31% and 15% respectively. In the arena of politics, the Afghan government appointed its first female provincial governor Habiba Sorabi in 2005, and Azra Jafari became the country’s first female mayor in 2009. Very recently, a female-led political movement, called the Wave of Change, was unveiled. Led by influential female lawmaker and outspoken rights campaigner, Fauzia Kofi, the movement is hailed as an important stride towards consolidating the fragile gains made by Afghan women and inspiring them to take part in public life. There are three Afghan women currently serving in the Cabinet: Amina Afzali, minister of Work Social Affairs, Soraya Dalil, minister of Public Health, and Husn Bano Ghazanfar, minister of Women’s Affairs. It is important to realize that we have more representation of women in the cabinet compared to other much more developed countries, like Australia. A significant number of our women have entered the economic mainstream where they have taken up jobs of various kinds and contributed to the economic growth. Some have become successful entrepreneurs. Meena Rahmani is the first Afghan woman in Afghanistan to open the USD 1 million bowling center in Kabul that serves as one of the few entertainment places in the city. There is the inspiring story of Kamila Sidiqi, who started as a dressmaker during the time of Taliban but is now one of the famous Afghan women entrepreneurs. She is sowing the entrepreneurial seeds to other Afghan women through her consultancy firm. The technology entrepreneur, Roya Mahboob, changed the continuing stereotype that Afghan women are only meant to be housewives by involving women in the Information and Communication Technology (ICT) sector through establishing the Citadel Software Company. She also founded a multilingual blog and video site that provide women a platform for telling their stories and raising their voices, in an effort to change the way the world sees Afghanistan and how Afghan girls and women see themselves. These accomplishments of Afghan women should not be taken for granted. The progress made by Afghan women in various spheres of the country is a manifestation that women have a chance to keep moving forward. Hope in a brighter future for Afghan women still remains. If years of turmoil and subjugation did not thwart women from raising their voices and retaining their positions in society, then there really is nothing that can stop them from accomplishing more. It is unfeasible to deny the existing issues and challenges of Afghan women, but, at the same time, it is uplifting to recognize their progress in Afghan society. Afghan women have proven their potentials continuously, but the possibility of even greater success exists.
یک طیاره بوئینگ ۷۳۷ روسی هنگام فرود منفجر شد خبرگزاری خاورمیانه – یک طیاره بوئینگ ۷۳۷ که از مسکو، بسوی کازان در حرکت بود هنگام فرود به زمین برخورد کرد و منجر شد . تمامی ۴۴ مسافر و ۴ خدمه این طیاره در جریان این سانحه کشته شدند. براساس گزارش های رسمی از وزارت حالات اضطراری مسکو این طیاره به هنگام فرود به باند میدان هوایی برخورد کرده و پس از منفجر شد. این طیاره قرار معمول متعلق به شرکت هواپیمایی تاتارستان می باشد . وزارت حالات اضطراری مسکو اعلام کرده است که فعلا میدان هوایی کازان ، بسته شده است. کازان مرکز منطقه عمدتا مسلمان نشین تاتارستان می باشد .
سکینه یعقوبی رئیس انستیتوی آموزشی افغان برنده جایزه یک میلیون دلاری 'اوپس' در سال ۲۰۱۳ شد. این جایزه به کسانی داده میشود که برای حل مشکلات جامعه شان کاری انجام داده باشند. فعالیت انسان دوستانه و اجتماعی آنها باید در عرصه مبارزه با فقر، بیسوادی، گرسنگی، بیماری و بی عدالتی صورت گرفته باشد. مطالب مرتبط نجیبه ایوبی برنده جایزه روزنامهنگار شجاع زن شد همنوایی زنان و مردان افغان بر ضد خشونت علیه زن موضوعات مرتبط جامعه افغانستان 'مرکز برکلی دانشگاه جورج تاون برای دین، صلح و امور جهانی' در آمریکا این جایزه را به خاطر فعالیتهای چندین ساله خانم سکینه یعقوبی در عرصه آموزش و پرورش و بهداشت به او داده است.
Saturday, November 16, 2013
هرات در لبه فاجعه هجوم بیجاشدگان داخلی شنبه ۲۵ عقرب ۱۳۹۲ - فریدون آژند اندکی بعد از پیروزی مجاهدین در بهار سال ۱۳۷۱، جنگهای تنظیمی و میانگروهی شعلهور شد. هرچند تمرکز اصلی این جنگها در کابل بود، ولی دیگر نقاط افغانستان خصوصا مناطقی که چند گروه تنظیمی، دارای توان جنگی همسان بودند، نیز از این شعله در امان نماند. از همان زمان گروههای کثیری از مردم، علاوه بر فرار بهسوی کشورهای همسایه، در جستجوی مناطق امنتر در داخل کشور نیز برآمدند. ولایت هرات از همان سالهای نخست پیروزی مجاهدین، در امنیت و آرامش بهسر میبرد. حتا سقوط این شهر بهدست طالبان و بازپسگیری آن توسط مجاهدین در آخر سال ۱۳۸۰ هم بدون خونریزی صورت گرفت. به همین خاطر بخش عمدهای از بیجاشدگان داخلی به هرات آمده یاهم میآیند. در دوران طالبان بخشهای عمده از غرب کشور در قحطی و خشکسالی بهسر میبرد. ولایتهایی چون غور، بادغیس و هلمند از مناطقی بودند که بیشترین رقم بیجاشدگان داخلی را بهدلیل این خشکسالیها رقم زدند، از آن زمان، هرات پذیرای هزاران خانواده بیجاشده داخلی بود و در زمان طالبان دو اردوگاه بزرگ برای اسکان این بیجاشدگان داخلی تنظیم شد که یکی در شرق شهر در نزدیکی پارک تفریحی شیدایی و دیگری در غرب شهر و در منطقهای موسوم به مسلخ بود هر دو هم زیر پوشش نهادهای بینالمللی کمکرسانی از جمله دفاتر مربوط سازمان ملل متحد قرار گرفتند. هرچند با سقوط طالبان و برگشتن آرامش دوباره به افغانستان نیاز بهوجود این بیجاشدگان داخلی با توجه به آرامی مناطق اصلی بیجاشدگان و کمکهای جهانی در هرات از بین رفت، با این حال هرات هنوز پذیرای بخش عمدهای از این بیجاشدگان است و این شهر همچنان با یک چالش عمده ناشی از حضور بیجاشدگان داخلی روبهرو است. بدتر از آن اینکه حضور این بیجاشدگان ابعاد سیاسی به خود گرفته است و تعدادی از سیاستمدران در هرات و مرکز کشور، از این حضور سود برده و آنان را حمایت میکنند. شورای ولایتی هرات در اواخر هفته گذشته، نشستی را با حضور تمامی نهادهای مسوول در هرات روی این معضل برگزار کرد. سید وحید قتالی، رییس شورای ولایتی هرات، در سخنانش گفت از حضور بیجاشدگان داخلی در شهر هرات استفاده سیاسی میشود. او گفت بیشتر مناطقی که بیجاشدگان داخلی در آن سکنا گزیدهاند، از سالهای قبل در چارچوب پروژه شهرکسازی شهرداری هرات به مردم توزیع شده است. ولی بیجاشدگان داخلی بخش عمدهای از این زمینها را غصب کرده و به هیچوجه حاضر به بیرون شدن از زمینهای مردم نیستند. در کنار آن تعدادی از سیاستمداران با استفاده از نام بیجاشدگان داخلی با اخذ فرمانهای متنوع از رییسجمهور، هزاران نمره زمین شهرداری را برای خود میگیرند. آقای قتالی میگوید در یک مورد یکی از سیاستمداران یک هزار نمره زمین در هرات را بهنام بیجاشدگان داخلی، از رییسجمهور بهدست آورده و جالب است که این بیجاشدگان حتا حاضر به ارایه تکس سیزده تا بیست هزار افغانی شهرداری که قیمت دولتی این زمین است، نیز نمیباشند.
مقام های امنیتی در شهر کابل می گویند که بر اثر یک انفجار در نزدیکی محل برگزاری لویه جرگه از مربوطات حوزه پنجم امنیتی پولیس، ده نفر کشته شده اند. مقام های امنیتی در شهر کابل می گویند که بر اثر یک انفجار در نزدیکی محل برگزاری لویه جرگه از مربوطات حوزه پنجم امنیتی پولیس، ده نفر کشته شده اند. مقام های امنیتی در شهر کابل می گویند که بر اثر یک انفجار در نزدیکی محل برگزاری لویه جرگه از مربوطات حوزه پنجم امنیتی پولیس، ده نفر کشته شده اند. این انفجار در مقابل دانشگاه تعلیم و تربیه استاد ربانی و در نزدیکی محل برگزاری لویه جرگه مشورتی به وقوع پیوسته است. جنرال ظاهر، قوماندان امنیه شهر کابل با تایید این رویداد به رسانه ها گفته است که در این رویداد ده نفر کشته و ده ها تن دیگر زخمی شده اند. او می گوید که مهاجم انتحاری با یک موتر مملو از مواد انفجاری خود را در نزدیکی دانشگاه استاد ربانی و در مربوطات حوزه پنجم امنیتی پولیس شهر کابل منفجر کرد. وزارت دفاع ملی کشور نیز با نشر خبرنامه ای گفته است که در این انفجار، یک سرباز اردوی ملی کشته و سه تن دیگر زخمی شده اند. در همین حال شاهدان عینی، می گویند که در این انفجار نزدیک به 30 تن کشته و زخمی شده اند. به گفته آنان، در این انفجار ده ها دکان و شماری از موترهای غیر نظامیان و ماموران امنیتی نیز تخریب شده است. با این حال تاکنون فرد یا گروهی مسوولیت این انفجار را بر عهده نگرفته است. انفجار در نزدیک محل برگزاری لویه جرگه در حالی به وقوع پیوست که حامدکرزی امروز(شنبه) در یک نشست خبری از طالبان و حزب اسلامی خواست که در لویه جرگه مشورتی، شرکت کنند. آقای کرزی، همچنان تاکید کرد که طالبان و حزب اسلامی از افغانستان است و حق شرکت در لویه جرگه مشورتی را دارند. قرار است این جرگه تا پنج روز دیگر برگزار شود و گروه طالبان اعلام کرده است که اعضای این جرگه را هدف قرار خواهند داد. به گفته مسوولان برگزاری لویه جرگه، در این جرگه نزدیک به سه هزار نفر از نمایندگان شورای ملی، مقام های محلی و طبقات مختلف اجتماعی افغانستان شرکت می کنند.
ملاعمر، رهبر گروه طالبان در پیامی تهدید کرده است کسانیکه در جرگه مشورتی اشتراک کنند به قتل خواهند رسید. در طول یک دهه، تمام نشستهای مشورتی از سوی طالبان تهدید شده است. حتا در یک مورد حمله به محل جرگه سبب شد تا دو مقام ارشد امنیتی «صالح» و «اتمر» از سمتهای خود استعفا دهند. امسال نیز طالبان و برخی کشورهای همسایه جنگ روانی و تبلیغاتی علیه جرگه آغاز کردهاند.
Friday, November 15, 2013
در یک رشته بمبگذاری در عراق در روز عاشورا حدود ۴۰ کشته و دهها نفر مجروح شدهاند. هدف این حملات، زائران شیعه بوده است. مطالب مرتبط در آستانه عاشورا، بمبگذاری در عراق دهها کشته و زخمی بر جای گذاشت نخستوزیر عراق برای مقابله با القاعده از آمریکا کمک میخواهد انفجار چند بمب در عراق جان دست کم بیست نفر را گرفت لینکهای مرتبط موضوعات مرتبط عراق یک بمبگذار انتحاری با انفجار بمب همراه خود، ۳۰ نفر را که در مراسم عاشورا در شهر سعدیه واقع در استان دیاله شرکت کرده بودند، کشت. مقام های شهر حفریه در جنوب بغداد هم گفتند که دست کم ۹ نفر در اثر انفجار دو بمب کشته شدند. انفجار این دو بمب همزمان بود. روز گذشته نیز انفجار چندین بمب در عراق زائران شیعه و پلیس را هدف قرار داد و دست کم ۲۰ کشته بر جای گذاشت. احتمال میرود امروز تا دو میلیون شیعه برای شرکت در مراسم عاشورا به کربلا بروند. تنش فرقهای میان جوامع سنی مذهب و شیعه مذهب عراق طی سال جاری میلادی شدت گرفته که از سال ۲۰۰۸ بیسابقه بوده است. به گفته سازمان ملل متحد، طی سال جاری ۶۵۰۰ غیرنظامی در خشونتهای عراق کشته شدهاند. این سازمان میگوید تنها در ماه اکتبر ۹۷۹ نفر از جمله ۱۵۸ پلیس در این کشور کشته شدند. جنگ داخلی سوریه نیز باعث تشدید خشونت های عراق شده است. شورشیان جهادی وابسته به "حکومت اسلامی عراق و شام"، یک گروه پیکارجوی سنی که در عراق و سوریه فعال است، اخیرا در عراق ظهور کردهاند.
آیت الله محسنی ، مصونیت قضایی سربازان آمریکایی را به شدت محکوم کرد آیت الله محسنی ، ظهر امروز در مراسم عاشورا در حوزه علمیه خاتم النبیین بین هزاران عزادار ، مصونیت قضایی سربازان آمریکایی را در پیمان استراتژیک به شدت محکوم کرد . به گزارش خبرگزاری خاورمیانه – آیت الله محسنی ابراز داشت که امروزه بُعد عقلایی پدیده ی عاشورا بر بُعد عاطفی و احساسی آن ارجحیت دارد . این رهبر جهادی که فعلا رئیس شورای علمای شیعه ی افغانستان و موسس مجموعه ی بزرگ خاتم النبیین می باشد ، اضافه کرد : ” امام حسین برای ایجاد اصلاحات در امت اسلامی قیام کرد و نوع قیام و جهاد امام حسین امروزه الگوی جامعه ی ما برای مقاومت در برابر هر گونه کفر و ستم و تهاجم فرهنگی و … می باشد . آیت الله محسنی عملا رهبر شیعیان افغانستان به حساب می آید . ایشان بارها با پیمان استراتژیک که در فضای مبهم و غیر متوازن سیاسی منعقد می گردد مخالفت خود را اعلام داشته است . ایشان لویه ی جرگه ی گذشته که بخاطر پیمان استراتژیک برگزار شد ، شرکت نکرد و به نوعی مخالفت خود را نشان داد . رئیس شورای علمای شیعه ی افغانستان زمانی که مصونیت قضایی سربازان آمریکایی را محکوم کرد فریاد های الله اکبر بلند شد .
مقامهای محلی ولایت کنر در شرق افغانستان میگویند که طالبان خانه دستکم بیست پلیس محلی و افراد پیوسته به روند صلح را آتش زدند. نورمحمد فرمانده پلیس محلی در ولسوالی کنرخاص میگوید که شب گذشته طالبان بیست خانه مربوط سربازان پلیس محلی را در این ولسوالی آتش زدند. مطالب مرتبط مقامهای افغان: فرمانده عمده طالبان در کنر کشته شد 'یازده کودک' در عملیات مشترک نیروهای افغان و ناتو در کنر کشته شدند 'پلیس محلی در کنر در استخراج غیرقانونی کرومیت دست دارد' موضوعات مرتبط امنیت افغانستان او میگوید که این آتش سوزی فقط خسارات مالی داشته و در آن به کسی آسیب نرسیده است. عبدالحبیب سیدخیل فرمانده پلیس کنر نیز میگوید که شمار خانه ها معلوم نیست اما این رویداد در دو روستای ولسوالی کنر خاص رخ داده است. او گفت که این خانه ها مربوط به سربازان پلیس محلی و افرادی بوده که به روند صلح پیوستند. به گفته وی، این خانه خالی از سکنه بوده اما لوازم بودوباش مالکان آن در خانه ها موجود بوده است. آقای سیدخیل میگوید که مالکان این خانهها، چند ماه پیش این خانهها را به دلیل ناامنی ترک کرده بودند. طالبان تاکنون در مورد این رویداد به رسانهها چیزی نگفتهاند. این رویداد در ولسوالی کنرخاص در حالی رخ داده که دیدبان شفافیت افغانستان در گزارشی که چند روز پیش منتشر کرد، گفت که پلیس محلی در ولایت کنر در استخراج غیرقانونی کرومیت دست دارد. براساس این گزارش استخراج غیرقانونی و قاچاق کرومیت در ولسوالی کنرخاص این ولایت درآمدهای را نصیب گروههای مسلح میکند و به همین دلیل امنیت در این ولسوالی عمدا بد نگهداشته شده است. کنر از ولایت های کوهستانی و نا آرام در شرق افغانستان و با پاکستان هم مرز است که در آن گروه های شورشی نفوذ دارند.
Thursday, November 14, 2013
پناهجویان افغان دومین گروه بزرگ از پناهجویان در ترکیه را بعد از پناهجویان سوری تشکیل می دهند که از اثر جنگهای دوامدار به ترکیه پناه جسته اند. تعداد این پناهجویان براساس آمار کمیساریای پناهندگان سازمان ملل متحد به 30 هزار نفر رسیده که در شهرهای که از طرف دولت ترکیه قبلا تعیین شده است زندگی می کنند. شهرهای که پناهجویان افغان بطور پراکنده در آن زندگی می کنند عبارتند از: شهر آدانا، آفیون کاراحصار، آغری، آکسارای، آماسیا، آنکارا، آردهان، باتمان، بایبورت، بتلیس، بوردور، بولو، چانکری، چوروم، دنیزلی، دوزجه، ایلازیغ، ارزنجان، ارزروم، اسکی شهیر، غازی آنتیب، گموشخانه، حکاری، حاتای، ایغدیر، اسپارتا، استانبول، قهرمان ماراش، کارامان، کارس، قیصریه، کیرک قعله، کرشهیر، قونیه، کارابوک، کوتاهیا، مالاتیا، ماردین، مرسین، نیوشهیر، نیعده، سکاریا، سییرت، سیواس، سامسون، شیرناک، توکات، تونجلی، اوشاک، وان، یالووا و یوزگات می باشند. در سالهای اخیر تعداد پناهجویان افغان افزایش قابل ملاحظه ای یافته است و احتمال می رود که در اخیر سال 2013 تعداد آنها به اندازه افزایش یابد که دوبرابر آمار فعلی در ترکیه را تشکیل دهد. همه پناهجویان افغان که در دفاتر کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد در ترکیه ثبت نام شده اند در شهرهای مختلف ترکیه در شرایط اسفناکی زندگی می کنند. آنها در داخل ترکیه بدون اجازه کاری، بدون بیمه صحی، بدون دریافت کمکهای مالی از طرف دولت ترکیه و کمیساریا به زندگی شان ادامه می دهند. آنها اجازه خارج شدن از شهر را نداشته و سازمان های مدافع حقوق مهاجرین نیز از آنها حمایت جدی نمی کنند. پرونده های آنها مدت های طولانی بررسی شده و اکثراً این بررسی ها تا 7 سال نیز به درازا می کشد. این صفحه به منظور معرفی مشکلات پناهجویان افغان در داخل ترکیه، شریک ساختن معلوماتهای در مورد زندگی بهتر در داخل ترکیه، شریک ساختن خبرهای پناهجویان از شهرهای مختف ترکیه و جهان ایجاد شده و نیز به منظور هماهنگی بیشتر پناهجویان افغان در داخل ترکیه و همچنان یک مرکز ارتباطی با انجمن پناهجویان افغان در کشورهای دیگر به فعالیت خود ادامه می دهد….
Subscribe to:
Posts (Atom)